آینده شغلی معماری ؛ الگو های اصلی فعالیت حرفه ای برای معماران
بعدِ فارغالتحصیلی از مدارس معماری، معمولا نمیدانیم کجا برویم و کسی را نداریم که راهنمائیمان کند و آینده شغلی رشته معماری برای ما مبهم است و از بازار کار رشته معماری بی خبریم. فرض میکنیم راه خود را در جهان پیدا خواهیم کرد؛ در صورتی که همه به حال خود رها شدهایم! شاید راهی متفاوت از روش متداول هم برای فکر کردن در مورد مرحله بعدی وجود داشته باشد! روشی که نسلهای جدید دارند انجامش میدهند، مگر نه؟
______________________________________
شغل در معماری
اگر از هزار معمار با گرایشهای متفاوت، درمورد مراحل مختلف زندگی حرفهایشان سوال کنیم؛ (که البته من شخصاً انجامش ندادهام) تصور میکنم در مجموع به چند نتیجه مشترک برسند.
- هیچ راه معمول و مشخص و از پیش تعیین شدهای برای معماران وجود ندارد.
- هیچ توافقی بر اینکه شما چه برچسبی در فضای حرفهای میگیرید وجود ندارد.
- برای شما موقعیتهای بسیار زیاد و متنوعی وجود دارد.
فرض کنید. شما تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شدید و به دنبال اولین موقعیتِ شغلیِ تماموقت خود هستید. آیا شما یک “طراح” هستید؟ آیا شما “کارآموز” هستید؟ آیا شما یک “حرفه ای نوظهور” هستید؟ آیا شما یک “معمار در حال آموزش” هستید؟
و اگر به دنبال شغل آنلاین باشید، خیلی سریع متوجه میشوید که هر شرکت معماری بسته به نیازِ موقعیت فعلیاش، تلاش میکند توصیف متفاوتی در مورد پیشنهاد شغلیاش به شما ارائه دهد.
وقتی در ابتدای مسیرشغلیتان هستند، ممکن است متوجه نشوید که هر یک از موقعیتهای توصیفشده، اساسا همه یکسان هستند.
به عنوان کسی که بیش از ۱۱ سال است در این حرفه کار میکند، فکر میکنم رویکرد بهتر برای درک چگونگی ایجاد یک شغل دو بخش دارد.
- مدلهای اصلی شغل های رشته معماری که جذابیت بیشتری دارند، تشخیص دهید.
- مهندسی معکوسِ مسیر شغلی مورد نظرتان را بر اساس الگویی که در آن قرار میگیرید یا میخواهید باشید انجام دهید.
همه ما انواع مختلف معمار در یک دفتر معماری را میشناسیم. برخی روی طراحی تمرکز میکنند، درحالی که دیگران تیمهای مدیریتی را رونق میبخشند. و بعضی علاقه چندانی به طراحی ندارند و بر ساختوساز در این زمینه تمرکز دارند.
چه میشود اگر به جای تمرکز بر عناوین و دستهبندیهای قراردادی به شخصیت و مهارتهای همردههایمان توجه کنیم؟
دلیل بسیار قدرتمند بودن یک مدل اصلی به عنوان سازوکاری برای معمارانی که در حال ساختِ مسیرشغلی خود هستند، این است که آنها به سطح حرفهای خاصی وابسته نیستند. بلکه به عنوان ترکیبی از ویژگیهای شخصیتی و زمینههای شغلی توسط خود شما انتخاب میشوند.
در هر مدل اصلیی مشخص، ممکن است یک معمار سابقهی طولانیتری نسبت به دیگری داشته باشد؛ اما هر دو ویژگیهای شخصیتی، مهارتها و انتخابی منطبق بر یکدیگر دارند.
یک لحظه فکر کنید! اگر به دنبال تقلید از شخصی در حرفه خود باشید، چه چیزی باعث می شود که به سمت این شخص گرایش پیدا کنید؟
آیا این شخص به موفقیت خاصی دست یافته که شما نیز آن را میخواهید؟
- آیا کار خاصی را به خوبی انجام میدهد؟
- آیا به زمینه خاصی در این حرفه تمرکز دارد؟
- آیا مهارتی دارد که آرزو میکنید کاش شما هم داشته باشید؟
این نوع سوالات ما را هدایت میکند تا بیش از آنکه فقط بخواهیم در دو سال آینده “معمارِ شمارهِ یک” باشیم. اهدافمان را بشناسیم و برای اهداف شخصِ خودمان برنامهریزی کنیم. و این به چه معناست؟
اخذ مجوز برای انجام کارهای معماری، تنها قدم واقعی که باید برداریم!!!
اما سوال بزرگ اینجاست؛ آیا اصلا شما میخواهید مجوز بگیرید؟
گروهی در این حرفه هستند که معمارانِ دارای مجوز را حمایت میکنند ولی از اینکه خودشان مجوز ندارند کاملا خوشحال هستند. ولی این چطور ممکن است؟!!
یکی از بزرگترین معمارانی که راهنمای من است، مجوزی ندارد و ممکن است هرگز مجوز خود را دریافت نکند. جدای از این یک تکه کاغد که از نظر قانونی اجازه امضای نقشههای معماری را به او میدهد؛ من هرگز به قضاوت و توانایی او شک ندارم. در واقع او یکی از کسانی است که اعتماد زیادی نیز به کارش دارم.
ما باید راهی برای اندازهگیری تصمیماتی که در مسیرشغلی خود میگیریم، داشته باشیم. راهی که به هیچ سیستمی مرتبط نیست که در وهله اول با آن موافقت نمیکنیم. حال بیایید در عوض، از الگوهای اصلی در حرفهمان صحبت کنیم، الگوهایی که میتوانیم از آنها استفاده کنیم، یاد بگیریم و آینده مسیر شغلیمان را طراحی کنیم!
مدلهای اصلی کسبوکارِ معماری
من در دایره ارتباطیام، دیدهام که چگونه اکثر افراد با تجربه و شناخت بیشتر از تواناییها و علاقهمندیهای شخص خودشان به سمت مدل اصلی مشخصی گرایش پیدا کردهاند.
سیزده مدل اصلی در زیر معرفی شدهاست. البته توجه کنید که مدلهای اصلی مطلق نیستند. و میتوانند از نظر مهارتها، تواناییها و علایق مشابه با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. پس این الگوها را به عنوان راهنمای بالقوه در نظر بگیرید و نه مطلق.
ترتیب آنها نظم خاصی نداشته و لزوماً سلسله مراتبشان اهمیتی ندارد.
- همه فن حریفِ کلگرا
- معلم
- کارآفرین
- طراح
- فیلسوف
- تکنسین
- داوطلب
- سازنده
- مدیر
- دانشمند
- عملیاتی
- محافظ
- بازاریاب
۱. واگراها
همه فن حریفهای هیچ کاره در هر معامله و کاری نقش دارند. این افراد با نگاه گستردهای که دارند، اغلب درتمام زمینههای حرفه معماری صاحب نظر هستند. آنها معمولا تا جایی که ممکن است سوال میپرسند تا روندهای کلی را کشف کنند. آنها سعی میکنند با تسلط بر همه زمینهها خودکفا باشند. این دانش سطحی گسترده به اندازه وسعتاش خطرناک است. این گروه از افراد برای پر کردن خلاهای موجود، روی دوستان و تیم خود حساب باز میکنند.
۲. معلم
معلمان در طراحی متبحرند و درک بالایی از حرفه معماری دارند. آنها ممکن است در یک زمینه مهارتی یا تحقیقاتی تخصص داشته باشند، اما بیش از این مایلند همه آنچه را که می دانند با دیگران به اشتراک بگذارند. معلم می داند که حیات این حرفه به انتقال ذاتی دانش از یک نسل به نسل دیگر بستگی دارد.
۳. کارآفرین
کارآفرینها گاهی در اکسل خواب می بیند (محاسبهگری برای رویا). آنها مشاغل ساختمانی را رونق می بخشند و تلاش میکنند تا موفقیت مالی شرکت را به پیش ببرند. آنها محاسبه می کنند و اغلب بسیار منظم هستند.
۴. طراح
ممکن است به نظر برسد که هر معمار یک طراح است، اما این طور نیست. طراحان در کارهای خلاقانه تخصص دارد. اغلب آنها را میتوان در حال مطالعه آخرین شماره مجله Architect Magazine یا Dwell یافت. آنها بیشتر وقت خود را صرف تلاش برای درک جهان از طریق طراحی ، مدل سازی ، ساخت و ساز و تحقیقات گسترده از استادانِ معماری می کنند.
۵. فیلسوف
این دسته از افراد حرف و عملهایشان همخوانی زیادی با یکدیگر ندارد. اغلب با بیشتر افرادی که در ارتباطند اختلاف نظر دارند. آنها از ایدههای جدید استقبال میکنند و اغلب افراد خوشبینی هستند. رویاپردازان حرفهای هستند که به جای جزئیات کوچک و نقشههای فنی، تمرکز روی تصویر بزرگ را انتخاب میکنند. ممکن است شخص فیلسوف هرگز در واقع چیزی نسازد، اما میتواند بر کلِ نسل این حرفه تأثیر بگذارد.
۶. تکنسین
تکنسین شخصی است که در دفاتر کار می کند و به احتمال زیاد از هر چیز مربوط به ساخت و ساز ساختمان اطلاع دارد. به نظر می رسد که آنها دانش دائره المعارفی از هر گونه اسناد نوشتاری پروژه دارند و می توانند تعهدات قراردادی را خوب درک کنند. آنها همیشه با یک مجموعه نقشه و یک قلم قرمز دیده می شوند. تکنسین می تواند تیم خود را پشتیبانی و راهنمایی کند. که اغلب این کار را با کمک به تضمین کیفیت و کنترل کیفیت اسناد موجود در یک پروژه انجام میدهند. آنها در زمینه مدیریت ساخت و ساز پیشرفت میکنند و بیشتر زمانشان را در محل ساختوساز میگذارند.
۷. داوطلب
ماموریت افراد داوطلب این است که از هر طریق ممکنی به دیگران کمک کند. آنها را اغلب در اجتماعات محلی، حرفهای یا خیریهای پیدا خواهید کرد. گاهی اوقات تلاشهای این دسته از افراد معطوف به پیشرفت و حمایت از حرفه معماری است. همچنین میتوان آنها را در موقعیت اختصاص دادن تخصص و زمان خود برای ساختن جوامع دید.
۸. سازنده
این گروه در حال یادگیری از محیط طبیعی برای ساخت و ساز هستند. سازنده در روند طراحی بسیار عالی عمل میکند، اما استفاده از نمونهسازی اولیه و تکرار با اشیاء ساخته شده را برای پیشبرد تجربه خود انتخاب میکند. از نظر یک سازنده، هیچ جزئیاتی واقعی نیست مگر اینکه ساخته شده باشد.
۹. مدیر
مدیران اغلب رهبر یک تیم هستند. آنها ممکن است یک مهارت خاص یا عمومی در طراحی و ساخت داشته باشند، اما میتوانند کارکنان را راهنمایی کرده و یک پروژه کلی را با موفقیت هماهنگ کنند. یک مدیر در کارهای اداری و مهارتهای ارتباطی پیشرفت خواهد کرد. آنها تعامل زیادی با مشتریان، مشاوران، کارمندان و پیمانکاران دارند. در حالی که آنها طراحان نقشها و اسناد روزمره نیستند، اما اغلب کسانی هستند که از طریق مکالمه و راهنمایی، پروژه را پیش میبرند.
۱۰. دانشمند
دانشمند به طور مساوی به دادهها و تجارب اعتماد میکند. در حالی که آنها از محیط ساخته شده و روشهای ساخت موجودِ در دسترس قدردانی میکنند، اما همچنان بهطور خوشبینانهای به سراغ روشهای جدیدی میروند. آنها به دنبال روشهای بهتر و کارآمدتر، برای دستیابی به طرحهایی هستند که قادر به تغییر زندگی در محیط ساخته شده باشد. آنها ایدههای خود را با امیدِ دریافتِ بازخورد با دیگران به اشتراک می گذارند. دانشمند ایدهپرداز است و دائماً آنها را در مفاهیمی اصلاح میکند که میتواند برای مشکلات بزرگتر به کار روند.
۱۱. عملگراها
عملگرا متخصصی است که میتواند کار را با کمترین انرژی به طور موثر انجام دهد. معمولاً وظایف پیچیدهای به آنها داده میشود که دیگران را در تیم میترساند. اپراتور یا عملگرا دارای استعدادهایی است که فراتر از “متوسط” است. کلاغ کبوتر نیست، فرد عملگرا در وظیفهای که انجام میدهد، پیشرفت می کند. زیرا آنها در تخصص خود راحت هستند.
۱۲. محافظ
محافظ به دفاع از محیط ساختهشده و طبیعی توجه دارد. و بر این باور است که تلاش برای صرفه جویی در انرژی و حفظ گذشته جمعی، برای بقای نسل جدید مهم است. آنها از حقوق کسانی که نمیتوانند برای خودشان وکالت کنند، دفاع میکنند و اگر به مصلحت دنیا باشد، اغلب مسیر طراحی دشوارتری را انتخاب می کنند.
۱۳. بازاریاب
بازاریاب قبل از هر چیز یک متخصص ارتباطات است. آنها نه تنها مهارتهای طراحی تیم خود را ارتقا میدهند، بلکه چهره شرکت خود را به جامعه گستردهای ارائه میدهند. اغلب علاقهمندند در مقابل هر کسی که گوش میکند، صحبت کنند و میدانند چگونه پیروز یک مذاکره باشند. آنها می توانند ایده یک پروژه را با همان دقت یک عمل جراحی بفروشند!
________________________________________
اگر این مطلب برایتان جالب بود بخوانید: بیزینس معماری
انتخاب یک مدل اصلی اولین قدم از درک جهت احتمالی است که برای مسیرشغلی خود درنظر دارید. درنظر داشته باشید، این یک لیست جامع از الگوهای اصلی نبوده و حتی به احتمال زیاد، شما به چندین دسته از این لیست تعلق داشته باشید.
باید در نظر بگیریم، تصمیماتی که در مسیرشغلی خود میگیریم در ساختن علایق و فردی که میخواهیم باشیم نقش مهمی دارد. شاید امروز نه، اما سالها بعد قرار است با کسی که فکرش را میکنید، روبهرو شوید. پس باید احساس راحتی با کسی که ساختهاید، داشته باشید.
با دانستن اینکه هیچ درست و غلطی وجود ندارد، میتوانید از همین نقطه، ساختنِ مسیرشغلیِ شخصیتان را شروع کنید. حال انتخاب اینکه مسیر پیموده شدهِ قبلی را انتخاب کنید یا راهی جدید برای خود ترسیم کرده و در آن قدم بگذارید با شماست.
علاقهمندید مسیر شغلی حرفهای خودتان را طراحی کنید؟
تیم کانون معماران و شهرسازان، پکیجی برای طراحی مسیر شغلی معماری تدوین کرده است که به شما کمک میکند تا گام های اصلی و اساسی کسب و کار معماری خود را برداشته و در مسیر موفقیت حرکت کنید:
مقالات پیشنهادی:
چگونه وارد بازار کار معماری شویم؟
منبع: evolvingarchitect.com