از طراحی معماری تا ساخت و ساز معماری ؛ شرکت Placetailor
این هفته قرار است با دکلان کیف مالک شرکت Placetailor و تجربیات او آشنا شویم. او تجربه زیادی در زمینه کسب و طراحی و ساخت و ساز معماری ، از پیدا کردن زمین مناسب وتخریب ساختمانهای موجود تا ایجاد ساختمانهای جدید بهجای آنها دارد.
دکلان در این مصاحبه گامبهگام فعالیت تخصص خود را با ما بهاشتراک میگذارد. استراتژیهای بازاریابی او فراتر از بازاریابیهای عادی بوده و بیشتر یک فلسفه خاص است تا یک استراتژی. جهت الهامگرفتن از این معمار که دارای یک کسب وکار موفق معماری بوده وبه پایداری، همکاری و قدرت جامعه اعتقاد دارد با ما همراه باشد. شرکت پلیستیلور فراتر از یک شرکت معماری بوده و به جای یک موسسه طراحی-ساخت، شرکتی است که طراحی، توسعه، ساخت و ساز معماری و فروش را همزمان به مشتریان خود ارائه میکند. دکلان از شرکت بهعنوان مدل تجاری نصب و اجرا یاد میکند.
ما در مجموعهی مصاحبه با معماران و شهر سازان کارآفرین، با دانشآموختگان برجستهی این رشتهها که مسیر شغلی متفاوتتری نسبت به روند متداول جامعه دنبال کردهاند، آشنا میشویم. از افکار، نظرات، راهحلهای عملی و ایدههایی برای موفقیت صحبت میکنیم؛ و میآموزیم که چگونه ایدهها را در زمینهی معماری و شهرسازی و فراتر از آن در کارهای خلاقانهی خود بهکارببریم. در ادامه با ما همراه باشید.
در مورد پلیستیلور و نقش خود در شرکت برایمان بگویید.
از زمان تاسیس شرکت من درآن مشغول بودم و چند سال پیش آنرا تبدیل به یک کسب و کار معماری و طراحی داخلی کردم. من بنیانگذار اولیه شرکت نیستم، در واقع من مدیر استراتژیک شرکت هستم. پلیستیلور در حالحاضر یک شرکت معماری، ساخت وساز معماری و توسعه املاک و مستغلات است. نقش من در شرکت پیوند دادن این سه فعالیت به عنوان سه بازوی تجارت است. از نظر من معماری به ساخت وساز و ساخت وساز به توسعه میانجامد و این سه از هم تاثیر میپذیرند.
من دورههایی را برای کارکنان شرکت طراحی میکنم، که مربوط به ماموریتها، تجارت و کسب و کار معماری است. در این دورهها اهمیت مسائل مختلف و نیازهای یک پروژه مطرح میشود. در این دورهها بیان میشود، که چهچیزهایی باید در یک پروژه داشته باشیم، تا پروژههای شرکت باکیفیت ارزیابی شوند.
مدل تجاری پلیستیلور چگونه است؟
پلیستیلور در ابتدا یک شرکت طراحی، مانند سایر شرکتهای عادی بود. مدل تجاری ما منشا گرفته از عدم هماهنگی بین طرحهای معماری و ساخت و ساز معماری است. این تضاد همواره به ضرر شرکتهای کسب و کار معماری تمام میشود. هر دوی این حرفهها از استاد سازندههای قدیمی ریشه گرفتهاند. در نتیجه کسب و کار پلیستیلور با یک سوال ایجاد شد. چگونه میتوانیم با وجود این حجم از تخصصیشدن، بازآفرینی کنیم؟ چگونه میشود کسب و کاری راهانداخت که با وجود انجامدادن کار تخصصی خودش، هم قادر به معماری باشد، هم ساخت و ساز معماری ؟
در واقع ما دنبال افرادی بودیم که کار طراحی و ساخت را همزمان انجامدهند. در حالحاضر نیز برخی از افراد شرکت هردو کار و برخی نیز فقط کار طراحی یا ساخت را انجام میدهند. پس از چند سال از آغاز بهکار، با الهام از گذشته ما شرکت خود را به یک شرکت ساخت و فروش تبدیل کردیم. زیرا در گذشته نیز استادکارها برای بنای یک خانه یا عمارت با روشی مثل روش بسازبفروشها فعالیت میکردند.
ما در شرکت پلیستیلور سعیکردیم این مدل را اجرا کنیم. کارفرما برای پروژههای خود یک شرکت معماری را استخدام میکند که درواقع خود ما هستیم. پس از اتمام کار طراحی، به یک شرکت ساخت و ساز معماری برای اجرای طرحها نیاز هست که دوباره این کار هم برعهده شرکت خودمان است. این کار باعث میشود طراحیهایمان با نمونه اجرا شده کاملا منطبق باشند. این پروسه آسان به نظر میرسد؛ اما در عمل به دلایل قانونی، امنیتی و بیمه با مشکلات زیادی روبهرو شدیم. با وجود این مشکلات امروزه ۷۵ درصد از کار ما توسط توسعه خود شرکت انجام میپذیرد. این مدل به ما کمک میکند تا روش نصب و اجرا را عمل کنیم. ما میتوانستیم فقط معمار، سازنده یا بسازبفروش باشیم اما با این مدل هر سه آنها هستیم.
زمین پروژههای طراحی و ساخت و ساز معماری خود را چگونه پیدا میکنید؟
برای پیدا کردن زمین دو روش وجود دارد: روش اول که شاید به نظر خیلی ساده بیاید ولی بسیار موثر است، عبارت است از رانندگیکردن و گشتن. شکار زمین مناسب، هربار متفاوت بهنظر میرسد. در حین رانندگی ممکناست یک زمین مناسب را پیدا کنیم و با مالکش تماس بگیریم و او حاضر به فروش زمین باشد. به همین راحتی میتوان زمین تهیه کرد.
مشکل اصلی در خرید زمین مسائل مالیاتی است که میتواند بسیار زمانبر باشد.روش دوم که میتواند فواید زیادی داشته باشد بیرون رفتن و ملاقات با مردم است. این روش علاوه بر کمک به یافتن زمین یک همکاری کامل محسوب میشود. این روش که یک روش طولانیمدت میباشد نوعی همکاری و مکالمه در مورد خواستههای مردم و آنچه میخواهند رخ بدهد؛ است. این روش فقط برای توسعه املاک و مستغلات نیست. در واقع با این روش شما با مشتری همکار میشوید و آن را وارد تیم خود میکنید. آنها میتوانند در تامین مالی پروژه کمکتان کنند.
برای معماران تازه کار که اطلاعات زیادی در مورد کسب و کار معماری ندارند، چه توصیههایی دارید؟
از نظر من چند نکته قبل از انتخاب زمین وجود دارد که روند پروژه شما را تعیین میکنند. قبل از اجرای پروژه و انتخاب زمین از خودتان بپرسید: چرا میخواهید به کسب و کار مهماری بپردازید؟ به چه نوع توسعهای علاقمند هستید؟ آیا ساختمانی که قصد ساختش را دارید یک ساختمان مسکونی است یا تجاری؟ سپس به مکانهای عمومی و بازارهای نزدیک زمین مورد نظرتان بروید. رفتارها و خواستههای مردم را تجزیه و تحلیل کنید. این تجزیهتحلیل به معنای حضور در منطقه و محله، گذراندن وقت در کافیشاپهای محله میباشد. به صحبتهای مردم گوش دهید که چه احساسی دارند و چه میخواهند. سعی کنید جای خود را در داستان مردم بیابید.
یافتن یک قطعه زمین یک نقطه شروع مناسب است زیرا دارای یک قیمت مشخص است. شما به دلیل اینکه از قبل تحقیق کردهاید و میزان کشش بازار را میدانید، میتوانید پیشنهاد مناسبی داده و زمین را با نازلترین قیمت بخرید. مرحله بعدی تامین هزینه مورد نیاز برای تهیه این زمین است. در این مرحله صحبت با مردم به کمک شما میآید. برای مثال شما قطعه زمینی را پسندیدهاید و با توجه به مصاحبهها ۳ خانواده تمایل به زندگی درآن دارند. شما میتوانید یا آن سه خانواده هماهنگ شده و یک خانه سه طبقه برایشان بسازید.
بعد از انجام برخی از آنالیزهای اولیه معماری، مانند تجزیهوتحلیل منطقهبندی، بررسی و آنالیزهای کدهای معماری شما به پتانسیل زمین پیمیبرید. سپس زمین را برای سرمایهگذاران یا افرادی که تمایل به زندگی درآن دارند معرفی میکنیم. جهت دستیابی به اهداف خود شما نیاز به شبکهای از افراد دارید تا از پروژه شما حمایت کنند. در برخی موارد افرادی وجود دارند که استعداد شما را دیده و حاضر به حمایت از شما باشند؛ در باقی اوقات افراد حاضر به همکاری در اولین پروژه شما میشوند تا بتوانند امتیازاتی از شما بگیرند. صادقانه بگویم در اولین پروژهها شما مجبور به گذشتن از منافع خود خواهیدشد، تا بتوانید پروژهای شروعکنید.
طراحی و اجرا توسط پلیستیلورPassive house
حال فرض کنیم پول خرید زمین را دارید، پیشنهاد خود را ارائه میدهید، قبول و یا رد میشود. در صورت پذیرش پیشنهادتان مرحله بعدی امضای توافقنامه خریدوفروش است. در این توافقنامه تمام شرایط احتمالی معامله بررسی میشود. این مرحله در تمام معاملات ملکی ملزم به اجرا است. در این مرحله وکلا و دلالان وارد عمل شده و مراحل خریدوفروش را پیچیده میکنند. شرکت ما معمولا با دلالان کار نمیکند، زیرا تمایل به ارتباط مستقیم با مشتری داریم. بنابراین علاوه بر معماری، ساخت وساز و توسعه، مسئولیت فروش در مقیاس شرکت خودمان را نیز برعهده ما است.
بعد از اینکه معامله مورد تایید طرفین قرار گرفت شما باید مقداری پول بهعنوان ضمانت تعیین کنید. این مقدار معمولا ۱۵درصد کل قیمت زمین درنظر گرفته میشود. در این مرحله بعد از بررسی کامل وکلا و یک سری کاغذ بازی و پرداخت مالیات خریدوفروش کامل میشود. در تامین بودجه اگر سرمایهگذار ندارید، اثبات این که قادر به پرداخت وام خواهیدشد، برای اولین پروژهتان کمی دشوار خواهدبود.
شما در صورت داشتن شریک یا صاحبخانه میتوانید از سرمایه آنها یا اعتبارات بانکی آنان استفاده کنید. بعد از اتمام این پروسهها شما صاحب زمین میشوید و نوبت انجام تحلیلهای معماری بوده و سپس تصمیم به طراحی میگیرید. بعد از تحلیلها نوبت تاییدیهها و پروانههای ساخت است. در صورت اخذ پروانهها زمین شما آمادهاست و با خیال راحت میتوانید ساخت و ساز معماری را شروع کنید.
چه استراتژیهایی در خصوص بازاریابی برای پیدا کردن مشتری، ارتقا خدمات و یا فروش ساختمانهای شما کارآمد تر هستند؟
به نظر من بازاریابی بیش از تعریفوتمجید از کار خود و یا دادن کارت ویزیت به دیگران است. ارتباط با مشتری میتواند از طریق شبکههای اجتماعی، سخنرانی در کنفرانسها، حضور در بین مردم و صحبتکردن با آنها اتفاقبیفتد. در مورد پلیستیلور، کار ما برخی ویژگیهای متمایز از دیگران دارد که به آنها مشهور هستیم. این تفاوتها برند ما را برتر کرده و به عنوان یک تبلیغ محسوب میشود که تاثیر ویژهای در فروش ما میگذارد.
اولین مورد مدل کسبو کارمعماری ما است که بطور همزمان معمار، پیمانکار و فروشنده هستیم. این مورد باعث میشود مشتریان به ما اعتمادکامل کنند که صفرتاصد کار را انجام خواهیمداد. درنتیجه مشتریان نگران ورود افراد دیگری به پروژه نیستند.
مورد دوم شرایطی است که ما برای کارمندان خود ایجاد کردهایم. تمام کارکنان ما در صورتی که مدت فعالیتشان بیش از ۳ سال باشد، امکان تبدیلشدن به مالک را دارند. این باعث متعهدتر شدن افراد به کارشان میشود. مدل پیشنهادی ما مدل سهم برابر، سود برابر است.
سومین وجه تمایز، نحوه طراحیوساخت شرکت ما است؛ که دارای اصول مختصخود بوده و بهآن پایبند است. ما منحصرا روی معماری با کارایی بالا و پایدار تمرکز داریم. این موارد مبنای اصلی شرکت ما بوده و به هیچ عنوان زیرپا گذاشته نمیشود.
آخرین مورد داشتن یک برندتجاری خوب است. یک برندتجاری خوب، اعتماد مشتری را جلب میکند. مشتری هنگام مراجعه به وبسایت شما باید همان حسی را داشتهباشد که هنگام مکالمه رودررو با شما دارد. شما باید همواره شفاف با مشتری صحبتکنید تا توجه و رضایت او را جلب کنید.
این روزها همه در مورد مکانسازی و ایجاد حس مکان صحبت میکنند، استراتژی شما در این مورد چیست؟
به نظر من مهمترین چیز در ایجاد حسمکان درگیر شدن با تمام ذینفعان است نه فقط مشتری. شرکت ما بدلیل داشتن همزمان معمار، پیمانکار و فروشنده میتواند از نقطه نظرات مختلف مسائل را بررسی کند. این مورد ارتباط بهتر با افراد را فراهم میکند. علاوه بر این ما تمام طراحیهایمان را بصورت مشترک انجام میدهیم. من از ایدههای انفرادی یک معمار که درگیر منیت خود شدهاست میترسم. ما سعی میکنیم نظرات و نیازهای همه را مدنظر قرار دهیم. مکانسازی خوب با ایدهها و نظرات یک معمار ایجاد نمیشود. طراحی بهصورت مشترک است که نقطه نظرات متفاوت را مورد توجه قرار داده و یک مکان خوب ایجاد میکند. روند شرکت ما ارتباط با جامعه و همکاری داخلی است.
توصیهتان برای معماران علاقمند به ایجاد کسب و کار معماری به صورت شخصی چیست؟
بزرگترین توصیه من این است که با هدف و دلیل مشخص به سمت این کار بروند. برای یک معمار کارهای اداری زیادی وجود دارد. انجام کار ساختوفروش برای یک معمار از جنبههای سرگرم کننده معماری میکاهد. در عوض آزادی عمل بیشتری به معمار میدهد. بطور کلی اگر موفق به انجام این کار به نحو احسن شوید، درآمد خوبی کسب میکنید. اما در صورت موفق نشدن وقت و هزینه زیادی را هدر خواهید داد. توصیه من این است، که این کار را آسان درنظر نگیرید.
دومین توصیهام این است که هدفتان از کار کردن بیش از پیشرفت اقتصادی، تاثیرگذاری باشد. از خود سوال کنید به عنوان یک شخص از دنیا چه میخواهید و چه تاثیری برآن میگذارید؟ هدف ما در شرکت این تاثیرگذاری است. ما میخواهیم تمام تاثیراتمان مثبت باشد. زیرا اگر هدفمان از ساخت وساز فقط جنبه مادی آن باشد هیچ تاثیر مثبتی نخواهیم گذاشت. این کار فقط قرار دادن سنگها روی هم است. ارتباط بین معمار و بسازبفروش به ما این امکان را میدهد تصمیمات مثبتی بگیریم. زیرا در حالت عادی مشتری اکثر تصمیمات را میگیرد و اجازه بهرهوری انرژی را نمیدهد.
آینده حرفه معماری را چگونه میبینید؟
یکی از مواردی که در آینده صنعت را متحول خواهد کرد، اتوماسیون کارها با رباتیک است. تاثیر این اتوماسیون چیزی بیش ازآن خواهد بود که بهنظر میرسد. اتوماسیون و رباتیک آینده رشته معماری را به کل متحول خواهد ساخت. من معتقدم در برخی موارد رشته معماری شروع به ناپدید شدن خواهد کرد. ما معماران با انجام کارهای منحصر بفرد و خلاقیت باید به فکر مدلهای مختلف تجاری باشیم. نباید عرصهعمل را به کل به دست مهندسان رباتیک و برنامهنویسان بگذاریم. بنابراین ما باید در فرآیند اتوماسیون مشارکت داشته و به آینده بیاندیشیم.
درباره Declan Keefe
دکلان یکی از اعضای موسس پلیستیلور است و مالک فعلی آن است. او به عنوان مدیر استراتژیک شرکت را منظم نگهداشته و بر تمام پروژههای آن نظارت میکند. اگر شما علاقهمند هستید که پلیستیلور به شما در انجام یک پروژه کمک کند، دکلان شخصی است که باید با او صحبت کنید.
برای مطالعه بیشتر در مورد شرکتهای موفق معماری میتوانید به لینکهای درج شده در پایین صفحه مراجعه کنید.
مطالب مرتبط با این نوشتار:
از معماری تا ساخت و ساز؛ روایتی از یک زوج معمار در بارسلونا
منبع: ARCHIPRENEUR.COM
سعیده قراچورلو