توصیه‌هایی از Eric Reinholdt برای تاسیس کسب و کار معماری

آیا شما نیز به عنوان یک معمار به فکر تاسیس کسب و کار خودتان افتاده‌اید؟ آیا درمورد چگونگی شروع و طی کردن مسیر سردرگم هستید؟ اگر چنین است، بدون شک توصیه‌های افراد موفق در این زمینه می‌تواند مسیر را برایتان روشن‌تر کند. Eric Reinholdt، معماریست که کسب و کار خود را راه‌اندازی کرده‌است. او در این مصاحبه تجربیات و توصیه‌های مفیدی را رائه می‌دهد. این مقاله می‌تواند برای افراد مشتاق که مایل به راه‌اندازی و تاسیس کسب و کار معماری برای خود هستند، جذاب باشد.

ما در مجموعه‌ی مصاحبه با معماران و شهر سازان کارآفرین، با دانش‌آموختگان برجسته‌ی این ر شته‌ها که مسیر شغلی متفاوت‌تری نسبت به روند متداول جامعه دنبال کرده‌اند، آشنا می‌شویم. از افکار، نظرات، راه‌حل‌های عملی و ایده‌هایی برای موفقیت صحبت می‌کنیم؛ و می‌آموزیم که چگونه ایده‌ها را در زمینه‌ی معماری و شهرسازی و فراتر از آن در کارهای خلاقانه‌ی خود به کار ببریم. در ادامه با ما همراه باشید.

Eric Reinholdt

خلاصه‌ای در باب معرفی Eric Reinholdt

Eric Reinholdt، یک معمار، کوهنورد، طراح، نوازنده‌ی گیتار، وبلاگ نویس و نویسنده است. او موسس ورکشاپ طراحی ۴۰×۳۰ از شهر Maine کشور آمریکا است. استودیوی طراحی مسکونی که در همسایگی پارک ملی Acadia، در جزیره‌ی Mount Desert و در سواحل Maine قرار دارد. جاییکه او به همراه خانواده‌اش در یک خانه‌ی مدرن طراحی شده، زندگی و کار می‌کند. او مشتاق ادغام معماری با کارآفرینی است. نویسنده‌ی کتاب “معماری + کارآفرینی: راهنمای ساخت، برندسازی و بازاریابی استارتاپ کسب و کار طراحی شما” است. او این کتاب را بر اساس راهنمایی‌ها و نکاتی که به هنگام تاسیس استارتاپ خودش متوجه شده، طبقه‌بندی کرده‌است. معماری‌های او ساده، مدرن، متناسب با بستر و سایت است. این شامل ویژگی‌های محلی و شکل‌های آشنایی است که در کنار نقشه‌های مدرن و جزئیاتی مینیمال قرار گرفته‌است. مصالح بومی، تضادهای ظریف و جزئیات ریز نیز جزو طراحی‌های او هستند.

چه چیزی باعث شد تا شما تصمیم بگیرید تا کارآفرینی کنید و ۴۰×۳۰ را تاسیس کنید؟ آیا لحظه‌ی به‌خصوصی وجود داشت که شما را به سمت این تصمیم سوق داد؟

 من قبلا برای یک شرکت کوچک شش نفره کار می‌کردم که با اقتصاد کندی دست و پنجه نرم می‌کرد. به جای تعدیل نیرو، همه راضی شده‌بودیم که ۲۰درصد حقوق کم‌تر بگیریم. بر اساس قرارداد کاری، امکان کار ۴ یا ۵ روز در هفته  به ما داده‌ شده‌بود. من متوجه شدم که باید کسب و کار خودم را داشته باشم و به این ترتیب ۴۰×۳۰ را تاسیس کردم. ما معمولا گمان می‌کنیم کارمند بودن و برای کسی دیگر کار کردن، امنیت شغلی بیشتری دارد. تغییر در موقعیت کاری من، درستی این طرز تفکر را زیر سوال برد. من متوجه شدم که برای داشتن امنیت شغلی نمی‌شود روی استخدام‌کننده حساب کرد. من به عنوان یک معمار، باسد کسب و کار خودم را ایجاد کنم.

در رفت و آمدهای روزانه، من به پادکست‌ گوش می‌کردم. پادکست‌هایی مانند : “درآمد منفعل از Pat Flynn”، “mba  گرمسیری”، “این هفته در استارتاپ‌ها و تسلط در تجارت اینترنتی”. مطالعه‌ی کتاب “چهار ساعت کار در هفته” از  Tim Ferriss نیز زندگی من را تغییر داد. همه‌ی این منابع برای من الهام‌بخش بودند تا در مورد حرفه‌ی معماری در اقتصاد امروز به گونه‌ای متفاوت فکر کنم.

در شغل فعلی خودتان به عنوان یک کارآفرین معماری از چه چیزی بیش‌ترین رضایت را دارید؟

بدون شک آزادی عملی که دارم. من برنامه‌ای را تنظیم کرده‌ام که بتوانم تعادلی بین دنبال کردن اهداف کاری و زندگی خانوادگی برقرار کنم. من انتخاب می‌کنم که کدام پروژه‌ها و کمیسیون‌ها را بپذیرم. من برای تجربه کردن و تنظیم برنامه برای کسب و کارم آزاد هستم. مواقعی که کارها خوب پیش نمی‌رود، تسلط بیشتری برای گسترش موفقیتم دارم. در کل تاسیس کسب و کار معماری یک تجربه‌ی بسیار آزادانه برای من است.

به عنوان یک معمار، ما معمولا فقط برای داشتننوع خاصی از حرفه‌ی معماری، آموزش می‌بینیم. ریشه‌ی این طرز تفکر در دوره‌ی تحصیل پایه‌گذاری می‌شود و در حین کارآموزی تقویت می‌شود. دلیل این امر آن است که بسیاری از متخصصان برای ارائه‌ی خدمات معماری به مدل مشاوره‌ای اعتماد کرده‌اند. درحالیکه گزینه‌های زیاد دیگری وجود دارد که می‌توانند معامله‌های مالی شما را انجام دهند. مشورت و رایزنی یکی از حداقلی‌ترین مدل‌های تجاری موجود است.

آموزش معماری برای شما، چگونه در اجرای واقعی کارتان کمک کرده است؟ کدام مهارت خاص یا قابل انتقالی، مثمرثمرتر بوده‌است؟

متاسفانه معماری سنتی حرف بسیار کمی برای راه‌اندازی کسب و کار من داشت. شکاف بین تجارت و طراحی همچنان ادامه دارد. جذابیت یک آموزش معماری در فرم‌سازی، تجسم، نمایش و تولید مفهوم پیچیده است نه در تجارت. همه‌ی این مهارت‌ها بسیار ارزشمند هستند و من هیچ کدام از آن‌ها را رد نمی‌کنم. اما هدف هر موسسه‌ی دانشگاهی باید آموزش کل حرفه‌ی معماری باشد. به این منظور نیاز به دانش اساسی در زمینه‌ی تجارت است. مهارت‌های کسب و کار را من باید خودم یاد می‌گرفتم. گوش دادن به پادکست‌های حوزه‌ی کسب و کار برای من موثر بود.

چیزهایی هم بود که من از تحصیل یاد گرفتم و جای خالی آن‌ها در آموزش‌های کسب و کار دیده میشد. مهارت‌های تفکر و روش‌های حل مساله‌ای که آموخته بودم در حوزه‌ی تجارت به من کمک بزرگی کردند. توانایی تجزیه،تحلیل و برقراری ارتباطات برای کشف راه حل‌های مختلف یک مسئله، سرمایه ای برای همه‌ی مشاغل است.

آیا توصیه‌ای برای معمارانی که علاقه‌مند به تاسیس کسب و کار معماری خود هستند دارید؟ چگونه می‌توان بدون پول شروع کرد؟

امروز شروع کنید…! من مدت‌ها به خاطر تجزیه و تحلیل بیش از حد منابع مالی فلج شده بودم. می‌ترسیدم که هرگز نتوانم سرمایه‌ی کافی برای شروع کارم پس انداز کنم. من مصمم بودم که برای کارکردن، کمترین هزینه ممکن را انجام دهم. حقیقتا، برای شروع، به کار زیادی احتیاج ندارید: لپ تاپ، اتصال اینترنت و تلفن هوشمند کافیست. با این وسیله‌ها شما می‌توانید شغل مورد نظر خود را شروع کنید. داشتن یک یا دو مشتری نیز شانس موفقیت شما را افزایش می‌دهد اما مطمئنا اجباری نیست.

 من در کتابم طرفدار روش کم سودده برای راه‌اندازی کسب و کار هستم. این باعث می‌شود که شما ابتدا حداقل یک محصول مناسب تولید کنید و سپس این ایده را به مصرف‌کنندگان بفروشید. با این کار شما نیاز به سرمایه‌گذاری زیاد برروی یک ایده ندارید. در این روش، با استفاده از مصرف کنندگان واقعی، ایده‌ها را در بازار آزمایش می‌کنید. شما همه چیز را امتحان می‌کنید، شکست می‌خورید، جهت خود را پیدا می‌کنید و دوباره امتحان می‌کنید. پس از یافتن ایده‌ی مفید، با اضافه کردن جزئیات، آن را گسترش می‌دهید.

این روش برای شروع کسب و کار به سرمایه‌ی اندکی احتیاج دارد. با ارائه‌ی یک محصول، مشتری مایل به پرداخت خواهد شد و به این ترتیب جریان مالی ایجاد می‌شود. شما خواهید توانست تجارت مورد نیاز خود را با قیمتی مناسب و سود ذاتی تأمین کنید. این روش از طریق ارائه‌ی خدمات و محصولات کار می‌کند. برای این کار از منابع در دسترس خود، استفاده کنید. لازم نیست شغل روزانه‌ی خود را رها کنید. در طول رفت و آمد، هنگام استراحت و عصرها برروی ایده‌ی کسب و کار خود کار کنید. هر روز ساعت ۴:۳۰ صبح از خواب بیدار شوید و لیست کارهای خود را تنظیم کنید. از قدرت تلاش‌های مداوم برای به دست آوردن هرآنچه که می‌خواهید، شگفت‌زده خواهیدشد.

آینده‌ی معماری را چگونه تصور می‌کنید؟ به نظر شما در کدام زمینه‌ها، فرصت های عمده ای برای معماران آینده وجود دارد؟

من واقعا از امکاناتی که امروزه معماران در اختیار دارند، هیجان‌زده می‌شوم. من خوشبختم که در این عصر نوآوری، فن‌آوری اطلاعات و جهانی شدن، فعالیت می‌کنم. تلفیق فن‌آوری با معماری واقعا من‌ را هیجان‌زده می‌کند. نماهای هوشمند، سنسورهای قابل نصب که با اجزای ساختمان تعامل دارند و چاپ سه‌بعدی سازه‌ها بسیار جذاب هستند. محیط‌های مجازی‌، بازی و طراحی [۱]UX نیز لیستی از زمینه‌های در حال رشد هستند. معماران می‌توانند در هر یک از این زمینه‌ها ایفای نقش کنند.

درک نحوه‌ی استفاده مردم از فضاها در محیط‌های تجاری و مسکونی و تاثیر این الگوها برروی طراحی نیز مهم است. همانطور که نحوه‌ی ارائه‌ی اسناد و طراحی تغییر کرده‌است، نحوه‌ی ساخت ساختمان‌ها نیز آماده‌ی یک تغییر تاریخی است. مشکلات تراکم و حفاظت از منابع به راه حل‌های طراحی شده نیاز دارند. چه کسی بهتر از معماران برای حل این مشکلات وجود دارد؟ ادغام معماری و کارآفرینی فرصت‌های زیادی را پیش روی ما قرار می‌دهد. من امیدوارم که این شیوه بتواند تغییرات مثبتی در این حرفه ایجاد کند.

برای دسترسی به لیست کتاب‌های توصیه شده‌ی Eric Reinholdt، به این لینک مراجعه کنید.

منابع:

archipreneur.com

thirtybyforty.com

صباسفیری

[۱] user experience؛ یو ایکس تجربه‌ی کاربر از محصول یا نرم افزار در حال استفاده را رقم می‌زند. مسیر گام برداشتن کاربر در محصول را مهندسی می‌کند.​

Leave A Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل