انگلی در پس یک خانه؛ نگاهی معمارانه به فیلم برنده اسکار ۲۰۲۰

اینجا که خونه نیست؛ زیرزمینه

هیچ وقت آنتن نمیده

همیشه هم بو گند میده!

“دیالوگی از فیلم انگل”

فیلم انگل[۱] که در اسکار سال ۲۰۲۰ برنده جوایز مهمی چون بهترین فیلم، بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان و بهترین کارگردانی شد، یک ویژگی جالب دارد که با بسیاری از فیلم‌های برنده در سال‌های قبل متفاوت‌تر است. آن هم این است که عنوانی از کره جنوبی برنده جایزه مهمترین رویداد سینمایی سال شد. اما در پس این فیلم و دنیایی از افتخارات ریز و درشت آن، یک عنصر پنهان است؛ خانه.

در این مقاله از دریچه معماری، نگاهی به این فیلم خواهیم داشت تا هرچه بهتر تاثیری که یک معمار و شهرساز بر جامعه خود می‌گذارد، آشکار شود.

فیلم انگل

در خلاصه داستان این فیلم می‌توان گفت که یک نفر جوان از طبقه فقیر جامعه، برای تدریس زبان انگلیسی با جعل مدرک دانشگاهی، وارد خانه خانواده‌ای ثروتمند می‌شود.

در فیلم دو خانه را می‌بینیم. خانه اولی محقر و کوچک، در زیر زمین و در محله‌ای فقیرنشین. همراه با پنجره‌های کوچکی که تمام دود خیابان را به داخل انتقال می‌دهد.

پلان[۲] اول فیلم را به خاطر دارید؟ جوراب‌هایی از آویزه مخصوص خود آویزان هستند که روی آن‌ها نور تابیده است. پلان زیبایی که به خوبی نشان‌دهنده آن است که حتی مبتدی‌ترین تجهیزات معماری یک خانه هم موجود نیست!

اما در سوی دیگر، خانه مجللی قرار دارد. بنایی ویلایی همراه با حیاطی بزرگ که بیشتر شبیه یک باغ است! بنایی که از هر جهت در تعارض با اولی قرار دارد. پنجره‌های سرتاسری، تعداد اتاق‌های زیاد و سیستم نور و برق اتوماتیک.

و البته تمام داستان از همین جا آغاز می‌شود. تفاوت سبک زندگی فقیر و غنی؛ که اعضای خانواده فقیر را به فکر فرومی برد که چگونه می‌توان وارد این خانه شد تا بتوان گوشه‌ای از چنین زندگی مرفهی را تجربه کرد. اما اگر فیلم را تا به الان ندیده‌اید، نگران نباشید؛ داستان تا به اینجا اسپویل نشده است. در واقع فرآیند روایی قصه از این سکانس به بعد آغاز می‌شود.

کارگردانی فیلم کاملا حساب شده و مثال زدنی است. بونگ جون هوو، به تمام جزئیات فیلم توجه داشته است. به عنوان مثال تقریبا در اکثر سکانس‌هایی که خطی عمودی دو کاراکتر را از همدیگر جدا می‌کند، بیانگر اختلاف طبقاتی موجود بین آن هاست. و جالب آن جاست که در همه موارد یک عنصر معماری عامل ایجاد این خط است.

و اما پله‌ها! جهت رسیدن به محل سکونت در خانه‌ی ثروتمدان رو به بالا و جایی که فقیران زندگی می‌کنند رو به پائین است. به عنوان مثال، همسر خدمتکار خانه که در زیرزمین ناشناخته خانه زندگی می‌کند. یا سکانسی که زیرباران، تمام اعضای خانواده فقیر، پلکان های شهری را به پائین طی می کنند تا خانه سیل گرفته خود را نجات دهند.

در نهایت می‌توان گفت فیلم انگل که بلاشک یکی از آثار ماندگار دهه اخیر سینماست، به خوبی توانسته با دست آویز قرار دادن معماری و عنصر خانه، به اهداف انسان‌شناختی و جامعه‌شناختی مد نظر خود دست یابد. در واقع می‌توان گفت در این فیلم معماری، رسالت سینما را که همان سخن گفتن با تصویر است، به خوبی به‌جا آورده است.

 

این مطالب را  بخوانید:

تاثیر شهر در شکل گیری هالیوود؛ تاریخ معماری و شهر در سینما ۳

شهر تاریک و گاتهام سیتی

 

منبع: vulture.com

ائلیار محمدزاده نبیی

 

[۱] Parasite

[۲] در این جمله منظور پلان سینمایی است که معادل شات یا نما می باشد و با پلان معماری متفاوت است.

Leave A Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل