از معماری تا تصویرگری ؛ روایت یک معمار از تفاوت تصاویر دستی و رندرهای واقعی
طی مصاحبه با کارشناسان و کارآفرینان در زمینهی معماری، ساختمان و توسعهی آن، خلاقیت در کسبوکار و پروژههایشان مشخص میشود. بنابراین با توجه به تاثیر تکنولوژی در توسعه، به بررسی نحوهی استفاده رهبران انجمن از روشهای جایگزین برای رسیدن به اهداف کسبوکاری میپردازیم. به این منظور با Jim Keen معمار و تصویرگر و نویسندهی Brooklyn مصاحبه شدهاست تا روند طی شده از معماری تا تصویرگری را با هم بررسی کنیم.
ما در مجموعهی مصاحبه با معماران و شهرسازان کارآفرین، با دانشآموختگان برجستهی این رشتهها که مسیر شغلی متفاوتتری نسبت به روند متداول جامعه دنبال کردهاند، آشنا میشویم. از افکار، نظرات، راهحلهای عملی و ایدههایی برای موفقیت صحبت میکنیم؛ و میآموزیم که چگونه ایدهها را در زمینهی معماری و شهرسازی و فراتر از آن در کارهای خلاقانهی خود به کار ببریم. در ادامه با ما همراه باشید.
جیم قبل از دنبال کردن شغل تصویرگری و ادبیات، به عنوان معمار در لندن، سیدنی و نیویورک طی ۲۰ سال کار میکرد. زمانی که معماران اهمیت بینظیری برای نمایش ایدهها با انفجار تکنولوژی از ارائه عکس واقعی تا واقعیت مجازی قائل بودند؛ او یک قدم به عقب برداشت. اما تصویرگریهای دستی معماری او هیچ نزدیکی حسی با طرحهای قدیمی خوب نداشت. با اینکه او از آخرین تکنولوژیها برای انتقال تمرکز به ماهیت ایدهی معماری استفاده میکند. سبک ترسیم او با طراحی ارتباط برقرار میکند؛ جو و فضا در جزئیات بدون واقعیت دروغینی که نحوهی ارائهها را از خط خارج میکند.
شما به عنوان معمار عملگرا تجربهی زیادی دارید. کی و چرا تصمیم به انتقال تمرکزتان بر تصویرگری گرفتید؟
من از شغل معماری خود لذت میبردم و بعد از ۲۰ سال موفق به کار در لندن، سیدنی و نیویورک برای شرکت Grimshaw و KPF شدم. من برای کارهایی که انجام دادم و مهارتهایی که کسب کردم؛ احساس خوشبختی بسیاری دارم.
با این حال، بسیار بیقرار بودم و میخواستم تا زمانی که میتوانم زمینههای دیگر در زندگی را امتحان کنم. همیشه میخواستم داستان بنویسم و سالها ترسیمات دستی را در ارائههای موفق استفاده کردم. بنابراین دو سال قبل تصمیم گرفتم تا به طور جدی وارد این عرصه شوم. طی روز بر تصویرگری و در شب زمانی که فرزندانم خواب بودند روی رمانمThe Streets and The Skies کار میکردم.
آیا ۲۰ سال کار در دفتر معماری شما را برای زندگی به عنوان یک تصویرگر فریلنسر و مولف آماده کرد؟
بله کمک عظیمی بود چرا که بعد از کار طولانی در زمینهی معماری، در طرف دیگر نوعی رشد وجود دارد. به این معنی که مقدار زمانی که معمار باید در توضیح طراحی یا اصلاح کار بگذراد؛ در مقایسه با تصاویر غیرمعماری کمارزش، بسیار کوچک است.
به علاوه من در استفاده از نرمافزارهای سه بعدی معماری ماهر بودم و از آنها در ساخت مدل و… استفاده میکردم. هر آنچه که نیاز است و با تصویرسازیهای گذشته که میخواهد همه چیز در اختیارشان قرار بگیرد، متفاوت است. داستان کاملا متفاوت است اما نظم شخصی داشتن و کار کردن در برنامههای دقیق موضوعی است که قطعا در هر دو شغل با آن روبهرو میشود!
تفاوت تصویرسازیهای شما از رندرهای واقعی چیست، کدام یک دنیای معماری را پوشش میدهد؟
رندرهایی که بیش از حد استفاده شده است دیگر اثری ندارند. مشتری از آنها خسته شده است؛ ارائههای مشابه قدیمی، به نتایج گذشته منتهی میشود.
ترسیم دستی کار شما را برجسته میکند؛ بنابراین شما بلافاصله اثر میگذارید. همانطور که در شخصیت خود آزاد است به طراح اجازه میدهد تا زمان بیشتری به طراحی بپردازد. به مشتری نیز کمک میکند تا به چیزی که مهم است تمرکز کند؛ تمرکز به فضا نه جزئیات. این روزها ترسیم دستی واضحتر و سریعتر است و معنای بدیعتری از ارتباطات طراحی با عکسهای دیجیتالی برقرار میکند.
چگونه تصاویر خود را تبلیغ میکنید؟ آیا بازاریابی انجام میدهید؟
من برنامههای بسیاری برای شروع داشتم اما کار خیلی سریع پیش رفت. تاکنون به غیر از وبسایتهایم(jimkeen.com و mechanical.one) هیچ بازاریابی نکردم. بنابراین فهمیدم که چرا استارتاپها دو نفر دارند، یکی برای گرفتن کار و دیگری برای انجام کار! من به دنبال یک بازاریاب هستم تا اگر کسی خواست به من دسترسی پیدا کند، به آن کمک کند.
ابزار شما برای قصهگویی فضایی چیست؟
از آنجایی که من برای پرورش یک سبک تصویرسازی که فضا را به سادگی با ابزار iOS توضیح میدهد. اپل کار من را برای تبلیغ آیپد جدید خود انتخاب کرد. من طرحی با یک آیپد ۱۲.۹” کشیدم و از MacBook در زمانی که لازم بود، استفاده کردم.
هر چند آنها فقط ابزار هستند ولی تمام این مسائل، با قصد طراحی شروع میشود. انتقال تصویر چیست و چرا؟ وقتی که فهمیدم ابتدا به تقلید طرح، اطراف و رنگها میپردازم سپس تا جای ممکن جزئیات کوچک را اضافه میکنم. به عبارتی بکارگیری جملهی «کمتر بیشتر است» در طرحها به درک سریع مشتری از فضا کمک میکند. به عنوان مثال سبک تصویرسازیHergé in Tin Tin، بسیار ساده ارتباط برقرار میکند. یک نقل قول عالی برای او وجود دارد «کمتر میکشیدم اما وقت نداشتم» که این را به خوبی توضیح میدهد. همچون معماری مینیمال تصویرسازی مینیمال نیز کار را از قرار دادن همه چیز در عکس، دور میکند.
از چه نرم افزاری برای خلق تصاویر خود استفاده میکنید؟
در سیستم iOS – Morpholioطرح و تولید را توسط برنامههایiPad Pro ، Photoshopو MacBook Pro انجام میدهم.
هیچ توصیهای برای معمارانی که به شروع شغل خود علاقه دارند، دارید؟
چرا باید از محصولات شما استفاده کند؟ شما باید به درستی در مورد آن آگاه باشید و دلیل خوبی داشته باشید. (من زمان زیادی را برای توضیح اینکه چرا به سمت تصویرسازی رفتم سپری کردم؛ بیش از آنچه که انتظار داشتم!
همچنین آمادگی این را داشته باشید که اکثر مردم علت ترک شغل شما را درک نمیکنند.
آیندهی تخصص معماری را چگونه میبینید؟ در چه حوزههایی (خارج از فضای معمول معماری) میتوان فرصتهای خوبی برای توسعهدهندگان و معماران آینده پیدا کرد؟
دستگاههای خودکار در حال کاهش قابل ملاحظهی استخدام معماری طی ۳۰ سال گذشته بودهاست. هر شغلی که مبتنی بر قانون(برنامه فضایی،منطقهبندی، برنامهریزی و…) است زودتر از سبک قبلی دور میشود. با این حال، باید با اثر متقابل اجتماعی مبارزه کرد. چرا که آینده بیش از هر وقت وابسته به چگونگی تعامل با یکدیگر و فضای اطراف ماست.
منبع: archipreneur.com
مهسا حسینیانفر