چگونگی استفاده از مزایای تکنولوژی در معماری، از زبان یک معمار بنیان گذار!
اختصاصی کانون معماران و شهرسازان: آیا میخواهید بدانید در سر بزرگترین بنیانگذاران و مجریان در زمینهی معماری، ساختمان و توسعه چه میگذرد؟ در این متن با یکی از راهبران اصلی Michael Kilkelly، بنیانگذار شرکت ArchSmarter و Space Command مصاحبه شده است؛ تا بتوان راهکارهای رسیدن به این نقطه را فهمید و از آن در پروژههای شخصی استفاده کرد. در این مصاحبه مزایای استفاده از تکنولوژی معماری را خواهیم فهمید.
ما در مجموعهی مصاحبه با معماران و شهرسازان کارآفرین، با دانشآموختگان برجستهی این رشتهها که مسیر شغلی متفاوتتری نسبت به روند متداول جامعه دنبال کردهاند، آشنا میشویم. از افکار، نظرات، راهحلهای عملی و ایدههایی برای موفقیت صحبت میکنیم؛ و میآموزیم که چگونه ایدهها را در زمینهی معماری و شهرسازی و فراتر از آن در کارهای خلاقانهی خود به کار ببریم. در ادامه با ما همراه باشید.
مایکل، معماری است که همیشه همان کاری که در معماری تحسین میکنیم را انجام میدهد. او تجربهی کاری خود به عنوان یک معمار باتجربه در شرکتهای طراحی بینالمللی را به کار گرفت تا شرکت خودش را راهاندازی کند. نه فقط یک شرکت، بلکه دو شرکت! رویای او همان چیزی است که در آن استعداد و به آن علاقه دارد: تعامل بین تکنولوژی و معماری.
در سال ۲۰۱۲ میلادی مایکل شرکت Space Command، یک شرکت مشاوره و معماری در شهر Middletown را بنیانگذاری کرد. در اینجا او دیدگاه حرفهای خود را در پروژهها عملیاتی کرد.
او تجربهی بسیاری در پروژههای گوناگونی همچون پروژههای بزرگمقیاس ورزشگاههایی، برجهای مسکونی و سالنهای نمایش دارد. همچنین او به عنوان یک تکنولوژیست ماهر، دادهها و اپلیکیشنهای متعددی برای نرمافزارهای سفارشی که روند طراحی را پشتیبانی میکند، ساخته است.
مایکل بنیانگذار ArchSmarter است؛ وبسایتی که به معماران کمک میکند به جای زیاد کار کردن، هوشمندانه کار کنند. تالیفات او در مورد تکنولوؤری معماری، در Archdaily و مجلات معماری قابل مشاهده است.
او قبل از یافتن زمینهی کار خود در سال ۲۰۱۲ میلادی، در تعدادی از حوزههای طراحی شناختهشدهی بینالمللی کار کرد. به عنوان دستیار در Gehry Partner در لسآنجلس، پروژهی برج مسکونی Gehry نیویورک، موزهی Guggenheim Abu دبی و تئاتر Joyce در نیویورک کار کرد.
مایکل مدرک کارشناسی معماری خود را از دانشگاه Norwich در سال ۱۹۹۵ میلادی و کارشناسی ارشد خود را در طراحی از MIT در سال ۱۹۹۹ میلادی دریافت کرد.
لازم نیست سخت کار کنی! هوشمندانه کار کن! این شعار وبسایت ArchSmarter است که در سال ۲۰۱۴ بنیانگذاری شده است. هدف او کمک به فعالیتهای معماری و طراحی است تا بتوانند با بهرهگیری از تکنولوژی با بازده بالاتری کار کنند. این سایت محتوای با کیفیتی در مورد بهرهوری، سفارشیسازی نرمافزارها و بررسی بهینهی محصولات در اختیار قرار میدهد.
در ادامه بیشتر در مورد این تجربهی شگفتانگیز و پربازده از تولید یک محصول، یافتن جایگاه خود در اینترنت و اعتقادات مایکل بدانید! اینکه یک معمار نباید شرایط کاری با ساعات طولانی و درآمد پایین را به عنوان یک مسیر اجباری قبول کند.
چه چیز باعث شد که شما تصمیم بگیرید شرکت معماری و مشاوره خودتان Space Command را داشته باشید؟ آیا لحظهی خاصی وجود داشت که باعث قطعی شدن تصمیم شما شود؟
همانند بسیاری از معماران دیگر، از زمانی که وارد مدرسهی معماری شدم میخواستم که شرکت خودم را داشته باشم. در آن زمان یک تصور آرمانگرایانه و رویایی از صاحب یک تجارت بودن داشتم. همیشه با این حقیقت مواجه شدم که واقعیت بسیار پرچالشتر از تصورات ذهنی من است.
پس از مدرسه، در شرکتهای مختلفی در محدودهی بوستون و لسآنجلس کار کردم. همیشه در تجربهی انواع مختلف کار پیشتاز بودم و به همین خاطر زمانی را در دفاتر معماری منظر و حتی استارتاپهای اینترنتی در اواخر دههی ۱۹۹۰میلادی گذراندم. داشتم میآموختم که معمار بودن به چه معناست و همزمان در وقتهای خالی در مسابقات و پروژههای جانبی شرکت میکردم. در تمام این مدت تصویر داشتن شرکت معماری خود را در ذهنم میپروراندم.
نقطهی عطف این ماجرا در سال ۲۰۰۸ میلادی رخ داد که در دفتر فرانک گری در لسآنجلس کار میکردم. شرایط اقتصادی در آمریکا در آن زمان به بدترین وضعیت خود رسیده بود. آن زمان بر روی یک پروژهی طولانی مدت کار میکردم؛ حدود ۷۰ نفر از ما در آن زمان بر روی این پروژه کار میکردیم. ناگهان کارفرما پروژه را معلق کرد؛ و این شوک بزرگی بود. ما درست در میانهی تولید اسناد ساختمانی بودیم؛ و پروژهی بزرگ دیگری که قابلیت به کارگیری ۷۰ نفر نیرو را داشته باشد وجود نداشت.
من خوششانس بودم و شغلم را از دست ندادم اما بسیاری از دوستان و همکاران خوب و باتجربهام بیکار شدند. این اشتباه از شرکت نبود و وضعیت کل صنعت معماری به هم ریخته بود. اما در آن سال متوجه شدم که هرچه بیشتر مردم بیکار میشوند، بیشتر حس نیاز به مسئولیتپذیری در مورد زندگی خودم مییافتم. هیچکدام از مشاغل تضمینی نبود! ترجیح میدادم که شانس خودم را امتحان کرده و شرکت خودم را از زیربنا بسازم. در واقع این کار، کمخطرترین گزینه به نظر میرسید.
شروع به جستجو در کتب و یادگیری در مورد بازاریابی و فروش کردم. هرگز در هیچ کلاس آموزشی تجارت شرکت نکرده بودم و مجبور بودم با تمام وجود برای یادگیری بیشتر تلاش کنم. مجلهی The Personal MBA از Josh Kaufman، منبع بینظیری برای این کار بود و به صورت بنیانی نگاه و تفکر من را در مورد نحوهی راهاندازی یک کسب و کار تغییر داد.
در سال ۲۰۱۲ میلادی همسرم پیشنهاد شغلی خوبی در نیوانگلند دریافت کرد. در آن زمان دو فرزند داشتیم و بیشتر تعطیلات خود را در سفر به بوستون، شهر مادریمان میگذراندیم. فرصت بسیار خوبی به نظر میرسید و میتوانستیم نزدیک خانوادههایمان باشیم و همچنان امکان فعالیت شخصی خودم را داشتم.
ارتباط بسیار خوبی با شرکت Gehry Partners داشتم و همچنان توانستم به عنوان مشاور آنها به فعالیت ادامه دهم. این کار بسیار مفید بود. درآمد ثابتی از طریق کار مشاوره داشتم و همزمان در حال راهاندازی شرکتهای Space Command و ArchSmarter بودم. امروز هم همچنان پس از ۴ سال با آنها همکاری دارم.
چه چیزی باعث شد که تصمیم به راهاندازی ArchSmarter بگیرید؟ میشود کمی در مورد ایدهی خودتان که منجر به تاسیس این شرکت شد، بگویید؟
من همیشه به تعامل میان معماری و تکنولوژی علاقمند بودم. در تمام طول زندگی کاریام، همیشه به صورت آگاهانه در نقطهی تقابل میان این دو حرکت کرده بودم. چه زمانی که به عنوان طراح و با استفاده از سهبعدی در فرآیندهای طراحی شرکت میکردم و چه زمانی که به عنوان مدیر BIM در حال استفادهی ابزار جدید و آموزش نیروها بودم. حتی زمانی را هم در گروههای تحقیق و توسعه برای یک شرکت استارتاپ اینترنتی که بر روی صنعت ساختمانی متمرکز بود، گذراندم.
هنگامی که در شرکتهای معماری کار میکردم، حتی شرکتهایی با تکنولوژی بالا همچون Gehry Partners، همیشه برای من عجیب بود که معمارها تا چه حد در به کارگیری تکنولوژی جبهه داشتند. یک گزارهی ذهنی در ناخودآگاهشان وجود داشت که:«من یک معمارم و نباید یک فرد تکنولوژیست باشم». در حقیقت بسیاری از شرکتها، معمارهای خورهی تکنولوژی را تنها به شکل اپراتور نرم افزار میدیدند، نه یک معمار یا طراح که از تکنولوژی معماری به خوبی استفاده میکند. تکنولوژی معماری به صورت یک شر لازم دیده میشد، نه به شکل راهی که بتوان از طریق آن بهرهوری بیشتری داشت.
حقیقت این است که به عنوان یک تخصص، تحت فشار زیادی هستیم که بتوانیم ارزش بیشتری برای مشتریانمان ایجاد کنیم. هدف من در شرکت ArchSmarter کمک به معماران و طراحان است تا بتوانند هوشمندانهتر و نه سختتر کار کنند. بتوانند با بهرهگیری از تکنولوژی معماری بازده خود را افزایش داده و به بیشینهی بهرهوری برسند.
مدل تجاری برای شرکت ArchSmarter چیست؟
مدل تجاری برای این شرکت همیشه در حال تغییر، تحول و تکامل است. من شرکت ArchSmarter را با روش «اول مشتری» شروع کردم. شروع به بلاگنویسی و نوشتن مطالب مختلف مورد علاقهام کردم. به طور پیوسته و به مدت یک سال و نیم پیش از راهاندازی اولین محصولم، دورهای در مورد برنامهنویسی Revit مینوشتم. از آن زمان یک دورهی دیگر و سری ابزارهای مختلف برای Revit را طراحی و تولید کردهام.
هدف اصلی من توسعهی بیشتر مخاطبانم و پیدا کردن روشهای جدیدی برای ارائهی بهترین کمک به آنهاست. دورهها و آموزشهای من تاکنون بازخورد خوبی داشته است و به همین خاطر بر این حوزه تمرکز بیشتری دارم. تلاش میکنم تا پورتفولیویی از دورههای مختلفی که برای ارتقای مهارتهای فنی و تکنولوژیکی معماران نیاز است، راهاندازی کنم.
مطلب پیشنهادی برای مطالعه: پورتفولیو معماری
آیا از ایدههایتان در شرکت ArchSmarter برای کاری که در شرکت Space Command هم میکنید، بهره میبرید؟ آیا خود شما حقیقتا هوشمندانهتر کار میکنید؟
بله، این دو شرکت کاملا مکمل همدیگر هستند. ابزارها و جریان کاری را در شرکت ArchSmarter توسعه داده و سپس به صورت عملی در طراحیهایم برای شرکت Space Command پیاده میکنم. در هر پروژه با رویکردی هوشمندانهتر وارد میشوم.
از آنجایی که تنها کار کرده و خانوادهی جوانی در منزل دارم، حقیقتا انتخاب دیگری هم ندارم. باید پربازده باشم وگرنه نمیتوانم برای شام یا همراهی با کودکانم در بازیهایشان حضور داشته باشم.
چالشهایی که در کار معماری دارم به اینکه در چه موردی بنویسم و چه ابزارهایی برای شرکت ArchSmarter توسعه دهم، کمک میکند. بیشتر ماکروهای Revit را برای جعبهابزار ArchSmarter طراحی کردهام تا مسائلی که خودم با آنها در کار مواجهم را حل کنند. به همین شکل، سری «اکسل برای معماران» نیز در گیر و دار مشکلات خودم در کار با اکسل متولد شد.
در شرکت ArchSmarter، شما در مورد تکنولوژی معماری و طراحی مینویسید. چرا ترکیب این دو موضوع برای شما مهم است؟
من تکنولوژی را راهی برای تولید بازدهی بیشتر در کارمان میبینم. ابزاری که میتواند برای رسیدن به هدفمان کمککننده باشد. از آنجایی که هر ساختمان یک خلقت نمونه و بدون مشابه است، نمیتوانیم از مقیاسهای تولید انبوه اقتصادی بهره بگیریم. به همین خاطر، لازم است که با حداکثر بازدهی ممکن کار کنیم.
در مدرسه به ما آموختند که سختتر کار کنیم؛ اما لزوما به معنای هوشمندانهتر کار کردن نیست. در نتیجه، بسیاری از معماران ساعتهای طولانی کاری و دستمزدهای پایین را قبول میکنند. باور من این است که ما میتوانیم این روند را با کار هوشمندانهتر و استفاده بهتر از تکنولوژی برعکس کنیم. در نهایت میتوانیم ارزش بیشتری برای مشتریان با طرحی بهتر و سریعتر و انجام کار بیشتر با زمان کمتر، ایجاد نماییم.
شما به تازگی اولین دورهی آنلاین را از طریق شرکت ArchSmarter ارائه کردهاید. بازخوردی که از آن گرفتید چگونه بوده است؟
ارائهی اولین دوره، فرآیند بسیار جذابی است. اولین برخوردم با این فرآیند بود و چالشهای بسیاری به خصوص از منظر بازاریابی داشت. تحقیقات بسیاری کردم اما همچنان باید راه خود را پیدا میکردم.
با اینکه مخاطبینم را قبل از ارائهی دوره پیدا کرده بودیم، اما مطمئن نبودم کسی بخواهد این دوره را خریداری کند. خوشبختانه خریداری کردند اما فشار عصبی وحشتناکی بود. شما زمان زیادی را صرف چیزی میکنید که هیچ تضمینی برای جبران آن وجود ندارد. اختلاف اصلی بین تولید محصول و انجام پروژهی کارفرما همین است. در پروژهی کارفرما، شما با انجام کار دستمزد خود را دریافت میکنید؛ اما برای تولید محصولات کاملا برعکس است. شما تمام زحمت و تلاشتان را (صرفا امیدوارانه) انجام میدهید تا بلکه در انتها دستمزدتان را دریافت کنید.
از آن زمان دو محصول دیگر را هم ارائه کردیم؛ یک دوره و یک محصول نرمافزاری. دوره بسیار موفقیتآمیز بود اما نرمافزار یک شکست تمام عیار بود. این مسئله هر زمانی ممکن است پیش بیاید. من همچنان همراه با نیازهای مخاطبینم در حال یادگیری این هستم که چگونه میتوانم بهترین ارزش ممکن را ایجاد نمایم.
من واقعا از آموزش لذت میبرم. شروع به برگزاری وبینارهای مختلف با موضوعات متنوع کردم. بازخوردهای بسیار خوبی در این زمینه دریافت کردم. دورههای مختلف دیگری را نیز در میان پروژههایم برگزار کردهام.
آیا برنامههای دیگری در مورد شرکت ArchSmarter دارید که بتوانید در موردش برایمان بگویید؟
همانطور که پیشتر اشاره کردم، دورهها و آموزشهای دیگری را نیز آماده کردهام. من از این دیدن نیاز صنعتی برای استفاده از آموزشهای تکنولوژیکی و یادگیری آخرین نرمافزارها، لذت میبرم. ما به تغییر دیدگاهمان نسبت به چگونگی استفاده از ابزارها و توسعهی روشهای جدید نیازمندیم. با این تغییر میتوان به صورت بهینه از تکنولوژی استفاده کرد.
همچنین برنامه دارم تا دورههای مختلفم را بیشتر کنم. دوست دارم دورههایی در مورد بازاریابی و مهارتهای نرمافزاری و همچنین موضوعات تکنولوژیکی مانند مشاهدات میدانی و مدیریت ساختمانی برگزار کنم. دنبال اضافه کردن شریکهای دیگری برای کمک به این کار هستم.
اگر بخواهم نکتهای بگویم، نسخهی جدیدی از وبسایت ArchSmarter را در آیندهی نزدیک رونمایی خواهم کرد. حدود دو سال از راهاندازی وبسایت میگذرد و نیاز به بازبینی مجدد دارد. یک هویت جدید برای سایت در نظر دارم که به شدت در مورد آن هیجانزدهام و طراحی دوستانهتری خواهد داشت. یک بخش اعضا هم در آن جدیدا در نظر گرفتهام. دوست دارم که شرکت ArchSmarter بیشتر به یک جامعهی کوچک تبدیل شود که در آن اعضا بتوانند در عین نشان دادن واکنش به یکدیگر به ابزارها و محتوای آموزشی هم دسترسی داشته باشند.
آیا فکر میکنید که هر معماری باید یک بلاگ هم راهاندازی کند؟
فکر میکنم هر معمار باید صدا و دیدگاه خود را با استفاده از هر کانالی که برای او ممکن است، داشته باشد. میتواند یک بلاگ، توییتر، یا ضبط ویدئوکلیپ باشد؛ نکتهی مهم تولید محتواست.
وبلاگنویسی برای من آوردههای فراوانی داشت. ممکن است به خاطر آنکه خودم شخصی درونگرا هستم باشد؛ من به کلمات علاقمندم. به تازگی شروع به تولید محتوای ویدئویی کردم و در حال حاضر هم تلاش میکنم که اکانت توییترم را فعال کنم اما هنوز راه زیادی در پیش دارم. برای من، نوشتن بهترین بستر ممکن است.
من اعتقاد راسخی به تفکر «استعدادهایت را پیدا کن» دارم که دقیقا نقطهی مقابل «استعدادهایت را دنبال کن» است. بهترین راه پیدا کردن استعدادها تولید چیزی به صورت پیوسته است. پس از یک سال شما نه تنها تولید محتوای بسیاری داشتهاید بلکه بهتر از همیشه دریافتهاید که دنبال چه چیزی هستید.
آیا هیچ توصیهای برای کسانی که به تازگی میخواهند وارد صحنهی بازار معماری شوند، دارید؟
یاد بگیرید که چیزی را بفروشید، هر چیزی که میخواهد باشد. هرگز یاد نمیگیرید برای راهاندازی یک شرکت چه چیز نیاز است، مگر خود را در معرض آن قرار دهید. ممکن است کسی بالاخره آن را از شما بخرد. درست مثل طراحی کردن، این کار یک فرآیند تکراری است. اما تا قبل از آنکه تلاش کنید، هرگز نمیتوانید به دادهها و تجربهی حقیقی دست پیدا کنید. اگر تماموقت کار میکنید، یک کار جانبی در وقت آزادتان شروع کنید. دنبال مخاطبان خاص خودتان بگردید و راهی پیدا کنید تا بتوانید چیز مفیدی در اختیار آنها بگذارید.
آیندهی تخصص معماری را چگونه میبینید؟ در چه حوزههایی (خارج از فضای معمول معماری) میتوان فرصتهای خوبی برای توسعهدهندگان و معماران آینده پیدا کرد؟
ما در دنیایی با محوریت دادهها زندگی میکنیم. ما به عنوان یک تخصص نیاز به در آغوش کشیدن این حقیقت و توسعهی جریان دادههای خودمان داریم. من معتقدم معماران میتوانند خدمات بسیار ارزندهای از طریق کمک به فهم بهتر دادهها بر مبنای محیط فیزیکی اطراف، برای کارفرمایانشان ارائه دهند.
با این ظرفیت، معمار میتواند از دانش خود برای شکلدهی بینشی که مستقیما بتواند چالشهای خاص کارفرما را حل کند، بهره بگیرد. اگر به شکل درستی انجام پذیرد این کار به روابط عمیقتری خواهد انجامید که فراتر از طراحی و ساخت یک ساختمان ساده میباشد.
منبع: archipreneur.com
مهسا حسینیانفر