حماقت های شهری ؛ رویکردی خلاقانه در بازآفرینی و بازی آفرینی

اختصاصی کانون معماران: گروه طراحیMVRDV پروژه «من خیابان را دوست دارم» را با همکاری دانش‌آموزان یک مدرسه ابتدایی  اجرا‌نمود. این پروژه نسخه سوم از برنامه نوسازی شهری گسترده‌ای با عنوان «حماقت گوانگجو۳[۱]» در شهر گوانگجوی کره‌جنوبی است. برنارد چومی[۲] اولین بار واژه حماقت (Folly) را در مورد شهر، در توضیح فراتررفتن از بافت تاریخی شهرها و به معنای ساختار غریب و امور جنون‌آمیز در شهرسازی به‌کار برد. در این معنا، تعریف مدرن حماقت، سازوکاری بدون ساختار است که از فضای ساختار‌یافته شهری که در آن واقع شده فراتر می‌رود. بر این اساس، گوانگجو، حماقت های شهری را به عنوان یک گزینه فضایی جدید و خلاقانه می‌شناسد که می‌تواند بر محدودیت‌های زمینه ای موجود در شهر فعلی غلبه کرده و ارتباط بیشتر با مردم را تسهیل کند. این پروژه سهم معماری را در فرآیند بازآفرینی شهری، با بازی درنقش تزئینی و عملکردی در فضاهای همگانی بررسی می‌کند. حماقت گوانگجو۳، شامل مداخلات دائمی در ابعاد ۹۶۰ مترمربع بوده و در سال ۲۰۱۷ با روندی مشارکتی شکل گرفت.

عمارت تزئینی (folly) در معماری

سازه یا عمارت تزئینی (Folly) در معماری به عنصری اطلاق می‌شود که اغلب فاقد عملکرد مشخص بوده و بیشترکارکرد تزئینی و زیبایی‌شناسانه دارد. این بناها در گذشته نمادی از تجمل، زیبایی و لذت بودند و در نتیجه‌ی تخیل هنرمندان ساخته می‌شدند. سازه‌های تزئینی گاهی زیبایی‌بخش چشم‌اندازی خاص بودند و گاهی صرفا یادگار و یادآور زمان و مکانی دیگر محسوب می‌شدند. در زبان تخصصی معماری شاید یکی از شاعرانه‌ترین کلمات، واژه‌ی عمارت تزئینی(Folly) باشد. ریشه‌شناسی این واژه جالب و قابل تامل است و با جهشی فراتر از یک عملکرد و بار معنایی اولیه به‌کار می‌رود. تعبیری که هنرمند ایده‌پرداز جوزف کسوت[۳] با خوشرویی به عنوان حد فاصل بین هنر و معماری مطرح نمود. کلمه عمارت‌تزئینی(Folly) نیز برگرفته ازکلمه فرانسوی Folie به معنی جنون است. بااین‌حال این واژه در فرانسه مدرن نیز معنای لذت و خانه‌ی موردعلاقه دارد. این واژه در انگلیسی در معنای حماقت و به توصیف امر بیهوده نیز به‌کار می‌رود.

حماقت های شهری : خِرد و بی خردی

حماقت های شهری، اساسا به مداخلات کوچکی در فضاهای شهری اطلاق می‌شوند که در نگاه اول احمقانه به نظر می‌رسند. این عناصر گرچه آثار و تکه‌هایی هنری هستند، اما به نوعی کم‌ارزش، غیر جدی، موقتی و بیهوده انگاشته می‌شوند. این مداخلات توسط هنرمندان و معماران و تخیلات آنها ساخته می‌شوند. حماقت ها و سازه‌های تزئینی، عناصری هستند که هدف آنها ایجاد معنی نیست و حتی ممکن است در نگاه اول مزخرف به نظر برسند! اما همین عناصر احمقانه می‌توانند به مشاهده‌گر در شهر کمک‌کنند تا به سمت و سویی شگفت‌آور هدایت شود. در واقع این مداخلات  به ناظر کمک می‌کنند تا مشکلات فعلی شهر را تجسم کند. حماقت‌های شهری، سرزنده هستند و علاوه‌بر ایجاد سرگرمی در شهر، نمونه‌های کوچکی از رویاها و بلندپروازی‌های بزرگتر را خلق می‌کنند. مداخلات اولیه را می‌توان در مقیاسی خرد آزمایش کرد. درنهایت، این نمونه‌ها می‌توانند به عنوان محرکی واقعی برای تغییر در سیاست‌های شهر نقش داشته باشند.

پیشینه طرح

شهرگوانگجو به دلیل ویژگی‌های صنعتی خود و صنعت پررونق اتومبیل شناخته شده است. این شهر در گذشته در میان طبیعت زیبایی از شکوفه‌های گیلاس احاطه شده بود. اما در سال‌های اخیر تحت سلطه اتومبیل‌ها قرار گرفته و فاقد مناطق عابر‌پیاده به‌ویژه در بخش قدیمی شهر است. از سال ۲۰۱۱، پروژه ای به نام حماقت گوانگجو در سرتاسر شهر برای دستیابی به بازآفرینی شهری پس از ۴۰ سال رشدسریع صنعتی در مناطق مرکزی شهر شکل گرفت. این مداخلات، در جهت جلب‌توجه‌ همگانی به مناطق متروکه شهر و برای تبدیل به مناطقی سرزنده و دلپذیر آغاز شد.

روند بازآفرینی در شهر

اقدامات پژوهشی برای تحولات در شهر با تمرکز بر شهر قدیمی گوانجو صورت گرفت. ابتدا با مقایسه گوانجو با سایر شهرهای کره و سراسر جهان، نقاط قوت و ضعف آن ارزیابی شد. به عنوان مثال مشخص شد که شهر گوانگجو نسبت‌به شهرهای دیگر، کمتر پیاده‌محور است و تسهیلات حمل‌و‌نقل عمومی کافی ندارد. این شهر فضای سبز کمتر و امکانات دوچرخه سواری ناکافی دارد و برای گردشگران نیز از جذابیت چندانی برخوردار نیست. علاوه بر این، گوانگجو به لحاظ انرژی، استقلال کمتری داشته و از کتابخانه، نمایشگاه، تئاتر‌، اماکن ورزشی‌، زمین‌های بازی و رویدادهای شهری کافی برخوردار نیست. به این ترتیب، فراخوان طراحی برای بازآفرینی در شهر با سه هدف عمده صورت گرفت: ۱-خلق عناصری که نشانی از تاریخ و  فرهنگ گوانگجو هستند. ۲-بخشی از زندگی روزمره مردم هستند. ۳-به عنوان عاملی تسهیل‌گر و نشاط‌آفرین در شهر عمل می‌کنند.

حماقت‌های جسورانه شهری

تصمیم برای اجرای مجموعه ای با عنوان حماقت‌ها در گوانگجو اولین قدم شجاعانه و تجربی برای بازآفرینی در شهر بود. برخی از این اقدامات بسیار موفق بوده‌اند، مانندپروژه کلبه ارتباطی [۴]توسط Juan Herreros  . این طرح به جلب‌توجه در مورد بخشی فراموش‌شده از شهر کمک‌کرده و آن را به منطقه‌ای بسیار پرکاربرد تبدیل نمود. همچنین پله‌هایی به راهروی سبز شهر که توسط Seung H-Sang طراحی‌شده و به عنوان یک مرکز فرهنگی کوچک عمل می‌کند. اجرای اقدامات جسورانه و ظاهرا احمقانه در شهر گوانگجو پدیده‌ای است که پیش‌تر در هیچ شهر دیگری اجرا نشده‌است. بنابراین، این عناصر می‌توانند به این شهر جذابیت و شهرت بیشتری ببخشند.

 

حماقتی به نامِ «من خیابان را دوست دارم»!

اولین قدم در این طرح با بستن خیابان مجاور یک دبستان ابتدایی به روی وسایل نقلیه شروع شد. قدم‌های بعدی با همکاری مدرسه ابتدایی Seoseok و بررسی درخواست‌های آنها شکل‌گرفت. این بررسی‌ها منجر به کفسازی‌های متنوعی شد که می‌توانند برای نشستن، نقاشی، پرش روی ترامپولین و بازی در شن مورداستفاده قرارگیرند.

با شکل‌دادن به این کفسازی‌ها در قالب مجموعه‌ای از حروف، متنی واقعی ظاهرمی‌شود. این کلمات نشان‌دهنده علایق مردم از طریق بازی‌آفرینی است. یک فضای مربعی خالی در بخشی از متن برای استفاده شخصی همگانی وجود دارد. می‌توان روی این فضای خالی را مانند بوم نقاشی یا تخته‌سیاه پر کرد. بنابراین «من … را دوست دارم» می‌تواند تبدیل شود به: «من کشورم را دوست دارم»، «من شهرم را دوست دارم»،«من راه رفتن را دوست دارم»، «من تو را دوست دارم». فضای تخته‌سیاه هر روز با پخش موسیقی محلی و چراغ‌های ویژه به یک زمین رقص تبدیل‌می‌شود‌ و عرصه‌ای برای حضور و شادمانی مردم را رقم می‌زند.

حماقت گوانگجو ۳ و بازآفرینی در شهر

مفهوم اصلی پروژه «حماقت گوانگجو۳» انتقاد از زندگی روزمره است و می‌خواهد نوع جدیدی از محبوبیت را دنبال کند. طراحان این پروژه می‌خواهند بر محدودیت‌های زمینه ای شهرها غلبه کرده و اهداف مشخص نسخه‌های پیشین را تسهیل‌کنند. آنگونه‌که قبلاً در نظریه تولید فضا از هنری لوفور[۵] بیان شد، زندگی روزمره تلاقی توهم و حقیقت است. با توجه به این موضوع ، تیم سرپرستی این پروژه بر روند اجتماعی و تجربه شهری از نظر تولید فضا متمرکز شده‌اند. این گروه علاوه بر استفاده از عناصر روزمره در تجارب زندگی شهری که در طول گردش در شهر مشاهده می‌شود، ازمضامین جهانی استفاده می‌کند. به‌این ترتیب بر اساس اصول محبوبیت، مشارکت و غیر منتظره بودن، زندگی روزمره شهری را از نظر ذائقه و زیبایی کشف می‌کند. در نهایت این پروژه می‌کوشد طرحی غیرمتعارف و مشارکتی ایجاد‌کند که محل تلاقی روزمرگی و غیرمنتظرگی است.


مطالب پیشنهادی:

فضا های موقتی؛ در ستایشِ فضای شهری گذرا

مکان آفرینی؛ ۱۱ قانونِ مهم برای آفرینش فضاهای همگانی سرزنده

طراحی شهری مشارکتی؛ طراحی با مردم و برای مردم


ثمینه علیزاده اشرفی

منابع: revitalization.org | gwangjufolly.org | mvrdv.nl


[۱] Gwangju Folly

[۲] Bernard Tschumi

[۳] Joseph Kosuth از هنرمندان پیشرو جنبش هنر مفهومی که به دلیل پژوهش‌هایش در زمینه زبان و کارکرد آن در هنر شناخته شده است

[۴] Communication hut

[۵] Henry Lefevre


امتیاز ما

Leave A Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل