جنسیت و آینده ی فضاهای شهری؛ چالشهای زنان در شهر
اختصاصی کانون معماران: آیا تاکنون هنگام قدم زدن در فضاهای همگانی شهر احساس آسیبپذیر بودن کردهاید؟ اگر شما یک زن باشید، احتمال اینکه پاسختان به این سوال مثبت باشد، بیشتر است. به عنوان یک مرد، بعید است بخواهید مسیر طولانیتری را برای اجتناب از احساس ناامنی در خیابانی تاریک انتخاب کنید. درواقع، برخلاف آنچه اغلب مردم اظهار میکنند، فضاهای همگانی امروزی ما، خنثی و بیطرف نیستند. روشنایی خیابان، قدمزدن میان مردم در خیابانی شلوغ، ایستگاههای اتوبوس، تعداد سرویسهای بهداشتی عمومی، شیوهی رفتارتان در محیطهای همگانی و بسیاری دیگر از فعالیتهای شهری، همگی متاثر از مسئلهی جنسیت میباشند. ازاینرو، شهرهای طراحیشده توسط مردان نیز میتوانند به عنوان محیطهایی تهدیدکننده برای زنان تلقیشوند و نه جایی که پذیرای زنان است. حال، باید از خود بپرسیم: جنسیت چگونه میتواند بر آیندهی فضاهای شهری تاثیر بگذارد؟ آیا برای تحقق شهرهای برابریطلب، همچنان باید بر نتایج رویکرد جنسیتی فعلی در طراحی شهرها پافشاریکنیم؟
در این مقاله به بررسی عدالت فضایی از دیدگاه جنسیت و چالش های زنان در فضاهای شهری خواهیم پرداخت.
زنان در شهر
براساس پژوهش انجام شده در سال ۲۰۱۷[۱]، حتی در کشوری مانند سوئد به عنوان پیشرو در برابریطلبی جنسیتی، فضاهای همگانی به طور برابر بین زن و مرد درک نمیشوند. ترس از قربانی شدن به طور کلی در زنان ۱۰-۱۵٪ بیشتر از مردان است. همچنین،۵۰٪ از زنان احساس میکنند که در «مناطق آسیبپذیر» احساس امنیت ندارند. خشونت جنسیتی فقط زنان را تحت تأثیر قرار نمیدهد. هرچند مردان اغلب در فضای همگانی قربانی خشونت و سرقت میشوند، اما زنان۵۴۰٪ بیشتر در معرض سواستفاده قرار میگیرند. دلیل این تفاوت در این است که هراسهای درونیشدهی زنان بر رفتار و ادراک آنها در فضاهای همگانی تأثیر میگذارد.
آنگونه که سونیا کالیو[۲] به عنوان یک معمار، در مقالهی خود[۳] اظهار میکند، مهم نیست یک زن درکجا باشد؛ در خانه یا بازار. مجرد یا در راس یک خانوار. او با هر سن، رنگ یا طبقهی اجتماعی، همواره از تفکیک براساس یک ایدئولوژی مردسالار رنج میبرد. این تفکیک، در قالب دوگانگی میان محیط خانگی و اجتماعی، خصوصی و دولتی، زن و مرد، به محیطساختهشده منتقل میشود. همچنین، میزان این تفکیک و نابرابری، با وجود متغیرهایی همچون قومیت و هویت جنسی تشدید میگردد.
«هراس» به عنوان عنصری در برنامهریزی شهری
مارینا هرکوت[۴]، جامعهشناس و پژوهشگری پرتغالی بود که جان خود رو در راه احقاق حقوق شهروندی زنان از دست داد. او به نقل از دومونت فرانکن[۵] میگوید: خانه در شهر به عنوان یک پناهگاه عمل میکند. خانه، جایی است که زنان از محیط تهاجمی شهر، میتوانند به آن پناه ببرند و احساس امنیت کنند.
از سوی دیگر، خیابان، مکانی است که زنان را به طور پیوسته با احساس تهدید و برحذربودن روبهرو میکند. بنابراین، حرکتهای روزمره زنان در شهر، به لحاظ تاریخی اغلب محدود به مکانهایی در شهراست که در آنها کالاها و خدمات مربوط به مراقبت از خانواده را میتوان یافت. این مکانها شامل بازارها، نمایشگاهها، داروخانهها و مدارس میشود. او این فضاها را مکانهایی برای ادغام کار بازتولید میپندارد .کالیو مکانهایی در شهر را که برای زنان در نظر گرفته شدهاست، «خانهی گسترده» [۶]مینامد.
با وجود این تفکیک تاریخی، معمولا زنان هنوز هم خود را به عنوان اخلالگر در محیط شهری میدانند، بهویژه وقتی خارج از مسیرِ«خانهیگسترده» هستند. به گفتهی گیل ولنتاین[۷](۱۹۸۹)، زنان همواره در حال نوعی مذاکره درباره استفاده از فضاهای روزمره در شهر هستند. بسیاری از گزینههای ظاهرا مسلم برای انتخاب مسیرها و مقصد، راهکار سازشجویانهای است که زنان برای تضمین امنیت خود بهکارمیگیرند.
دستورکار فمینیست[۸]، از لحاظ حقوقی، مربوط به مطالبهی امنیت بیشتر و فضاهایی است که بدون ایجاد محدودیت و محرومیت عملمیکنند. با این حال، لزلی کرن[۹]، نویسندهی کتاب شهر فمینیستی[۱۰] در مصاحبهای به نکتهی مهمی اشاره میکند. ایجاد فضای راحت، ایمن و پذیرا برای زنان ممکن است به عنوان تاکتیکهای اعیانسازی[۱۱] تعبیر شود. این نگرش دقیقا در راستای چشم انداز شرکتی شهر، به منظور زدودن علایم بینظمی است.درنظر داشته باشیم که با اعیان سازی، زنان طبقات اجتماعی پایین، حق زندگی در یک منطقه را ازدست میدهند. اعیانسازی منجر به پدیدآمدن محلههای همگنی میگردد که مختص افراد با درآمد بالاتر است و همین مسئله به افزایش نابرابریها دامن میزند. در جامعهای که مردان هنوز دستمزد بالاتری نسبت به زنانی در موقعیت شغلی یکسان دارند، مشخص است که دسترسی آسانتر به این فضاها از آن چه کسی خواهد بود.
سلطهی جنسیتی در شهر
به باور معمار اسپانیایی، جوزف ماریا مونتانر[۱۲]، ساختار شهری برای پاسخگویی به خواستههای سرمایهداری و اولویتهای مردانه شکل مییابد. این ساختار برای تسهیل حرکت مردان در شهر و اوج بهرهوری آنها طراحی شده است. همچنین این ساختار به آنها مجال داشتن مشاغلی ثابت با درآمد بالاتر را میدهد. در این میان،خواستههای زنان، افراد مسن، کودکان و افراد معلول از اولویتهای سرمایهگذاری عمومی خارج میشود.
این، همان وضعیتی است که پائولا ویگرن[۱۳]، پژوهشگر مکزیکی به عنوان سلطهی جنسیتی در شهر میخواند. این سلطه، به تحرک در شهر، حملونقل همگانی و خشونت فیزیکی در فضاهای شهری مربوط میشود. به عبارت دیگر، پرداختن به سلطه جنسیتی، شناساندن شخصیت جانبدارانهی برنامهریزی شهری است. از اینرو، فضاهای همگانی، تکاپوی رایج جامعه را بازتولید میکنند؛ همان قدرت و ستمی که مردان بر زنان اعمال میکنند.
چگونه میتوانیم این وضعیت را در آینده تغییر دهیم؟
پائولا سنتور[۱۴] در مقالهی «جنسیت و برنامهریزی ارضی: تخمین»[۱۵]به این مسئله میپردازد. به باور وی، وقتی صحبت از برنامهریزی و ساخت فضاهای شهری میشود، توجه به چشمانداز جنسیت ضرورتی اساسی است. این چشمانداز، مرز میان حوزههای فردی و سیاسی، قلمروهای خصوصی و همگانی را مورد بررسی قرار میدهد. این بررسی در تلاش برای به رسمیت شناختن تفاوتهای فرهنگی به عنوان شیوهی جدید برنامه ریزی شهری صورت میگیرد. به عبارت دیگر، همهی ما یکسان نیستیم بنابراین مطالباتمان از شهر و زیرساختها نیز متفاوت است. بدین منظورباید از استدلالهای کمی و عام فاصله بگیریم و با توجه به رفتارها و دیدگاههای زنان و دیگرگروههای بهحاشیهراندهشده در شهر، از نزیک با واقعیتهای خرد جامعه روبرو شویم.
راهنمای شهرسازی از دیدگاه جنسیت
در راهنمای شهرسازی از دیدگاه جنسیت[۱۶]، به چهار مسئله مهم اشاره میشود که میتوانند در تغییر این واقعیت موثر باشند.
-درنظر گرفتن زنان: با توجه به روشهای مختلف زندگی و استفاده از شهر با توجه به جنسیت
– به حساب آوردن زنان؛ برای اطمینان از حضور زنان در تمام حوزههای اجتماعی و سیاسی
-ارزش گذاری و تسهیل فعالیتهایی که به طور سنتی توسط زنان صورت میگیرد: درک و قدردانی از کارهای خانه و مراقبت از افراد تحت تکفل
-گنجاندن مطالبات جدید زنان به عنوان مسئلهای همگانی: متعادلسازی کار در داخل و خارج خانه از یکدیگر، یک مسئلهی خانوادگی یا خصوصی نیست، بلکه به مسئلهای همگانی تبدیل میشود.
برنامه ریزی شهری فمینیستی
در سوئد، مفهوم برنامه ریزی شهری فمینیستی به سرعت در حال تبدیل شدن به روندی غالب است. یکی از عناصر استراتژی برابری جنسیتی شهرUmeå ، یک تور اتوبوسرانی و همگانی در شهر است. این گردش با نشان دادن شهر به بازدیدکنندگان و شهروندان، از آنها دعوتمیکند تا از منظر جنسیتی دوباره به آن نگاه کنند. آنها نحوهی استفاده از امکانات ورزشی، وسایل حملونقل عمومی، پارکینگ های مراکز اشتغال و بیمارستانها و نیز قسمتهای ناخوشایند و دارای نورکم شهر را درنظر میگیرند. این سفر به عنوان ابزاری برای افزایش آگاهی شهروندان تلقی میشود. همچنین، به عنوان ابزاری برای تدوین سیاست و عملکرد بهتر از طریق بازبینی منظم در شهرجنسیتی عمل میکند.
طراحی جهانی، فضاهایی برای همه و فضاهایی برای زنان
اصول برنامه ریزی خوب و طراحی جهانی در اکثر گرایشهای شهری آموزش داده میشود. این اصول که اغلب با تاکید لازم صورت نمیگیرد، میتواند به ایجاد مکانهای مورد علاقه مردم از اقشار و سنین مختلف، کمککند. طراحی جهانی، جنسیت، مذاهب، طبقات اجتماعی، اقتصادی و اقوام مختلف را به رسمیت میشناسد. در واقع، در یک مکان جهانی واقعاً فراگیر، همه افراد احساس امنیت میکنند و میتوانند در بهترین وضعیت خود باشند. بنابراین، حفظ این اصول در روند طراحی و برنامهریزی شهری میتواند به ایجاد مکانهای حساس به جنسیت نیز کمککند.
مطالب پیشنهادی:
مکان آفرینی ؛ ۱۱ قانونِ مهم برای آفرینش فضاهای همگانی سرزنده
تاثیر جایگاه اجتماعی زنان در معماری و تحولات آن
ثمینه علیزاده اشرفی
منابع: globalurbandesign.org | urbact.eu | undp.org | archdaily.com
پی نوشت ها:
[۱] https://tryggaresverige.org
[۲] Sônia Calió
[۳] CALIÓ, Sonia Alves. Incorporating the Issue of Gender in Studies and Urban Planning. In: ENCUENTRO DE GEOGRAFOS DE AMERICA LATINA, ۶., ۱۹۹۷. Resúmenes. Observatorio Geográfico, ۱۹۹۷.
[۴] Marina Harcot (2018)
[۵] Dumont Franken (1977)
[۶] Extended home
[۷] Gill Valentine(1989)
[۸] Feminist Agenda
[۹] Leslie Kern
[۱۰] Feminist City (2020)
[۱۱] Gentrification
[۱۲] Josep Maria Montaner
[۱۳] Paula Villagrán (2014)
[۱۴] Paula Santoro
[۱۵] Gender and territorial planning: an approximation (2007)
[۱۶] Guide to Urbanism from a Gender Perspective (2008)