بلید رانر؛ شهر در دام آینده
اختصاصی کانون معماران و شهرسازان:
بلید رانر؛ شهر در داماینده
“میتوانی لسآنجلس را هم به جرم دست داشتن در جنایتها متهم کنی”
ریچارد شیکل
لسآنجلس سال ۲۰۱۹، شهری پر از ساختمانهای بلند مرتبهای که آسمان را شکافتهاند و خیابانهایی پر از زباله که تمام معابر دسترسی را در خود بلعیدهاند. نمای ساختمانها و مغازهها پر از نئونهایی در انواع رنگها، ولی همچنان شهر تاریک است! انبوه جمعیتی که با ماشینهای پرنده در آسمان شهر پرواز میکنند ولی به نظر میآید که ساختمانها متروکه است!
آیا لسآنجلس سال گذشته میلادی دارای چنین مشخصههایی بود؟! آیا ساختمانهای بلندمرتبه را در شهری که بهدلیل وجود زمینهای خالی فراوان، در افق پیشرفت میکند را میتوان متصور شد؟ از این گذشته آیا خبری از ماشینهای پرنده در این شهر به گوش میرسد؟ طبیعتا خیر. همهاینها تصورات ذهنی فیلیپ دیک (Philip K. Dick) رماننویس و ریدلی اسکات(Ridley Scott) کارگردان فیلم ماندگار بلید رانر(blade runner) هستند. این تصورات دهنی در سال ۱۹۸۲ بر روی پرده نقرهای سینماها نمایش دادهشدند.
این فیلم داستان پلیسی که به بلید رانر معروف است و هریسون فورد(Harrison Ford) نقش آفرینی این کاراکتر را برعهده دارد، روایت میکند. پلیس در آینده(سال ۲۰۱۹)، به دنبال شناسایی و کشتن رپلیکنتها(Replicantes) که رباتهای دستساز انسان که از هوش مصنوعی فوقالعادهای برخوردارند و به دنبال طغیان علیه خالقان خود یعنی انسانها هستند، میباشد.
اما تصویری که اسکات و عوامل قدرتمند فیلم دراین اثر به نمایش میگذارند، آینده شهری تاریک و فناوری زده است. شهری که بیش از هر چیزی شاهد جنایت، انزوای فردی، دوریگزینیهای اجتماعی و اروتیک شهری است. معماری بناها نیز در نوع خود عجیب است. لورنس پوئل(Lawrence G. Paul) طراح صحنه فیلم اشاره میکند در فرآیند ساخت دکور این فیلم، در نمای ابنیه از کانالهای کولر و لولههای پرضخامت استفاده شدهاست تا شدت آشفتگی جهان آینده را به تصویر بکشد. همچنین وی و ریدلی اسکات کارگردان فیلم سعی در ساخت آبجکتهای عظیمالجثه داشتند. این آبجکتها برای به تصویر کشیدن رعب و وحشت شهر تاریک آینده بودهاند. همچنین با الهام از شهرهای متراکم قرنبیستم کشورهای شرقآسیا، فضاهای شهری را با ترکیبی متناقض از نورهای نئونی، تاریک ساختهاند!
شهری که گویی همیشه شب است و دائما باران میبارد! تصویری از تابش آفتاب دیده نمیشود و تنها نوری که به چشم میخورد نور صفحه نمایشهای بزرگ و ماشینهایپرنده است. شهری که شاهد سرکشیهای رباتهایی شده است که از وجود تصنعی خود آگاه شده و به دنبال انتقامگیری هستند.
بلا شک پس از تماشایاین اثر ماندگار سینمایی، طرحهای فوتوریست (Futurist)هایی چون سنت الیا از شهرهای آینده در ذهنمان مجسم میشود.
در پایان میتوان گفت که بلیدرانر علاوه بر اینکه جنبههای زیبایی شناختی و سینمایی ماندگاری را تقدیم دنیای سینما کردهاست، تصویری کاملا نئو نوآر[۱] از شهر را نیز به معرض نمایش گذاشته است و الهام بخش بسیاری از هنر مندان پس از خود شدهاست. از جملهاینها میتوان به بازی جدید سایبرپانک۷۷ (Cyberpunk 77)، اشاره کرد که در مقالات بعدی بهاین بازی پرداخته خواهد شد.
پانوشتها:
نوآر ژانری از سینماست که در قرن بیستم رواج گستردهای داشت و به فیلمهایی با ویژگیهای تاریک که قهرمان اصلی غالبا شکست میخورد. کنتراست نور زیاد بوده و غالبا فیلم شبها فیلمبرداری میشود تا حس سیاه و تاریک فیلم را بع خوبی انتقال دهد. از فیلمهایایرانی ماهم ازاین ژانر میتوان به فیلم قیصر اشاره کرد.
منابع:
منل، باربارا، ۱۳۹۴، شهرها و سینما، ترجمه نوید پور محمدرضا و نیما عیسی پور، نشر بیدگل، ص ۷۱.
https://www.youtube.com/watch?v=ZPluJUQGHrg
https://www.youtube.com/watch?v=4AEsqar8iWs
ائلیار محمدزاده نبیی