مکان آفرینی ؛ ۱۱ قانونِ مهم برای آفرینش فضاهای همگانی سرزنده
اختصاصی کانون معماران: یک فضای شهری سرزنده چگونه شکل میگیرد؟ دربارهی جنبش مکان آفرینی و چالشهای آن چه میدانیم؟ توضیح دادن در مورد چیزی به سادگیِ یک فضای همگانی خوب، دشوار است! اینکه یک فضای شهری موفق چیست، چطور کار می کند و مردم چگونه از آن استفاده می کنند، بسیار ساده و درعین حال بسیار پیچیده است!
در این مقاله میخواهیم به یازده قانون مهم برای آفرینش فضاهای همگانی سرزنده و نمونههای موفق مکان آفرینی بپردازیم.
جنبش مکان آفرینی
جنبش مکان آفرینی (Placemaking) بیش از چهل سال پیش شکلگرفت؛ زمانیکه پیشتازانی همچون جین جیکوبز و ویلیام اچ.وایت ایدههای پیشگامانهی خود را دربارهی آمریکاییها و تجربهی شهری منتشر کردند. در آن زمان نامی برای ایدهها و طرز تفکر ایشان وجود نداشت. ولی آنها به سادگی به ما نشان دادند که شهرها باید برای مردم طراحی شوند؛ با خیابانهایی برای پیادهروی، فضاهای عمومی خوشامدگو و محلههای پر جنبوجوش. این ایدهها بعدها در سال ۱۹۷۵ با تاسیس سازمان PPS بهکارگرفته شد.
PPS سازمانی غیرانتفاعی است که به مردم برای ساختن فضاهای همگانیِ بهتر و جوامع قدرتمندتر کمکمیکند. به باور این سازمان، شهرها با مدیریتِ درستِ مکان های همگانی رونق میگیرند، نه با طراحیهای سطحی. آنها این روش منحصربفرد را مکان آفرینی نامیدند.
مکان آفرینی رویکردی چندجانبه است که برای طراحی، برنامهریزی و مدیریت فضاهای عمومی بهکار میرود. این رویکرد با استفاده از اصول طراحی شهری و با هدف آفریدن فضاهایی برای تامین سلامتی و رفاه مردم میباشد. طراحی و انتخاب استراتژی با تمرکز بر مشاهده، گوشدادن و گفتوگو با مردم محلی انجام میشود. بهاین ترتیب، آفرینش مکان بر اساس نیازها و با درک انتظارات افراد از فضاها و اجتماعاتشان صورت میگیرد.
این سازمان در سال ۱۹۹۹، کتابِ «چگونگی تحول یک مکان» را براساس تجربیات خود تدوینکرد. در اینکتاب، با شرح جنبش مکان آفرینی، راهنمایی کامل، شاملِ ۱۱ اصل برای آفرینش فضاهای همگانی موفق ارائه شدهاست.
در ادامه، به بررسی این ۱۱ قانون پیشنهادی برای ایجاد فضاهای شهری سرزنده و ذکر نمونههای موفق خواهیم پرداخت.
۱- جامعه، متخصص است
نقطهی آغازین مهم برای توسعهی یک مفهوم در هر مکان همگانی، شناسایی استعدادها و سرمایههای موجود در آن جامعه است. افرادمحلی میتوانند دیدگاه تاریخی و بینش ارزشمند خود را درباره نحوه عملکرد منطقه و مسائل مهم و معنادارشان مطرحکنند.
Tappis Rouge یکی از چندین فضای عمومیِ Carrefour-Feuilles در هائیتی است که با شعارِ «زندگی بهتر در همسایگی من»، ساختهشدهاست. این فضاهای چندمنظوره و فراگیر، با تقویت تعاملات اجتماعی، محیطی امنتر به دور از جرم و خشونت میآفرینند. طراحی و برنامهریزی این فضاها هر دو جامعهمحور میباشد و با رویکرد مشارکتی و همکاری جامعه شکل گرفتهاست. بنابراین، این فضای همگانی احساس مالکیت، هویت محلی و غرور ساکنان محله را برمیانگیزد. مردم و هنرمندان محلی، نقاشیهای دیواری رنگارنگی را با طراحیهای حاصل از کارگاهی هنری در آن منطقه خلق کرده اند.
۲- یک مکان بیافرینید، نه یک طرح!
برای تغییر یک فضای ناکارآمد به یک فضای سرزنده، باید عناصری فیزیکی برای راحتی و استقبال از مردم ایجاد شوند. هدف، آفریدن مکانی است که دارای احساس جمعی قوی، تصویری صمیمی علاوه بر زمینهسازی برای فعالیتها وکارکردها باشد.این یکی از مهمترین اصول مکان آفرینی است.
Superkilen، نمونهای معاصر از یک باغ همگانی و فضای شهری موفق در دانماک است. این فضای شهری شامل سه بخش است که از میان محلههایی با تنوع نژادی و دارای معضلات اجتماعی عبور میکند. در واقع این فضای همگانی، نمایشگاهی بزرگ از ۶۰ ملیت مختلف ساکن در مناطق اطراف است. عناصر موجود در پارک نیز از کشورها و فرهنگهای متفاوت است. درواقع، میدان قرمز در این پارک تلفیقی از بازار، فرهنگ و فعالیتهای ورزشی است. همچنین، میدان سیاه، یک فضای نشیمن شهری و پارک سبز، شامل زمینهای بازی و امکانات ورزشی است.
۳- این کار را به تنهایی نمی توانید انجام دهید
همکاران و شرکای اجرای پروژه میتوانند از موسسات محلی، موزهها، مدارس و دیگران باشند. این همکاری برای موفقیت و محبوبیت پروژهی بهبود فضای همگانی در آینده اهمیت دارد. در واقع، شرکا برای پشتیبانی و پیشرفت پروژه بسیار ارزشمند هستند.
Urban Amenities یا Amenindades Urbanas پروژهای است که در آن بسیاری از شرکا برای همکاری و ایجاد مداخله گردهمآمدهاند. شهرداری کاراکاس با همراهی هیئت کارودانش Misión Saber y Trabajo، سازمان Pico Collective و پشتیبانی جمعی سازمانیافته از مردم منطقه، این پروژه را پیشبردند. نتیجهی این همکاری، یک پروژهی نوسازی شهری است که فضاهای همگانی تفریحی برای مسکنهای اجتماعی اطراف فراهم میکند. در طول فرآیند پروژه، نمایندگان مردم منطقه به همراه متخصصین، طرح اولیه را برای اجرا انتخاب کردند.
۴- با مشاهده کردن می توانید چیزهای زیادی را ببینید!
تنها تماشای نحوهی استفاده یا عدم استفادهی مردم از فضاهای همگانی میتواند چیزهای بسیاری را دربارهی آن فضا آشکار کند. چیزهایی مانندِ: جای چه نوع فعالیتهایی خالی است یا چه مواردی میتواند در فضا گنجانده شود. همچنین، استمرار مشاهدهی این فضاها پس از ساختهشدن، به ما بینشی دربارهی نحوهی مدیریت و تکاملبخشیدن به آنها در طی زمان میدهد.
کودکان محله، همیشه از یک حیاط پشتی مشترک در این زمین اشتراکی قرون وسطایی لذت میبردند. این سازه به عنوان یک مداخلهی آزمایشی برای تامین استفاده همگانی از زمین بازی اعمال شد. محلهی Five Fields در اوایل دهه۱۹۵۰ به عنوان آزمایشی برای پرورش یک اجتماع با ایجاد یک قطعه زمین مشترک شکلگرفت. صاحبان خانههای محله در طول سالیان تغییر کرده اما اجتماع و مراقبت از زمین مشترک همچنان باقی مانده است.
۵- چشمانداز داشته باشید
چشم انداز هر پروژه یا فضا باید برآمده از همان جامعه باشد تا احساس غرور را در افراد جامعه برانگیزد. این چشمانداز به شخصیت فضا، فعالیتها، کاربردها و معنای آن در جامعه اشاره میکند.
پارک حسین بن طلال درGrozny یکی از اولین فضاهای همگانی معاصر در منطقهی قفقاز روسیه است. این پارک، زمین اسکیت، زمینهای بازی و ورزشی، مناطق تفریحی، یک دریاچه، آمفیتئاتر و موارد دیگر را در خود جایمیدهد. درمنطقهای پرکشمکش، چشمانداز مهم، زدودن نشانههای ویرانی و فروپاشی از فضاهای همگانی و ایجاد یک نوع مرکز شهری جدید است. این گونهی جدید مرکزشهری باید علاوهبر جذب شهروندانی از سنین مختلف، فرهنگ ملی و زیرساختهای مدرن را بههم پیوند دهد.
۶- با اطلسیها شروع کنید؛ سبکتر، سریعتر، ارزانتر
پیچیدگی فضاهای همگانی، درست انجام دادنِ هر کاری را در ابتدا دشوار میکند. در حقیقت، تحولات بزرگ با تغییرات کوچک آغاز میشوند. اقداماتی ساده و کوتاهمدت مانند کاشت گل میتواند راهی برای آزمودن ایدهها و تشویق افراد برای مطرح کردن نظراتشان باشد. این اقدامات با آزمایش و ارزیابی نتایج در مراحل بعدی، امکان برنامهریزی طولانیمدت را برای توسعهی فضا فراهم میکنند. در واقع، بهترین فضاها با پیشرفتهای کوتاهمدت امتحان میشوند. سپس، در طول سالیان با افزودن مکانهای نشستن، کافههای فضایباز، هنرهای عمومی، باغهای همگانی و غیره اصلاح میگردند.
Urban Bloom پروژهای است که با استفاده از مصالح بازیافتی، یک پارکینگ را به یک باغچه شهری پایدار و ایدهآل تبدیل میکند. این مصالح، برای ایجاد منظرهای مواج به روی هم چیده شدهاند و امکان اجرای سناریوهای مختلف شهری را ممکن میسازند. این سناریوها میتواند شامل گردهمآییهای گاهبهگاه، سخنرانیهای کوچک یا صندلیهای نمایش در فضای باز باشد. پالتهای چوبی، سکویی را برای ایجاد باغچه ای گسترده و پذیرا فراهم میکنند. این پروژه، بازدیدکنندگان را ترغیب به کشف فضا و درک هدف آن بر اساس نیازها و تجربیاتشان میکند.
۷- مثلث بندی
طبق گفتهی هالی وایت، مثلث بندی فرآیندی است که طی آن ارتباط بین افراد به واسطهی برخی محرکهای بیرونی تسهیل می گردد. این عوامل، افراد غریبه را تشویق به صحبت با افراد ناآشنای دیگر میکنند؛ گویی که همدیگر را میشناسند. در فضایی همگانی، انتخاب و نحوهی قرارگیری عناصر مختلف نسبتبههم، فرآیند مثلثبندی را به حرکت درآورده و مردم را گردهم میآورد.
مبلمان خیابانی Pop Up! در طی جشنواره طراحی سیاتل ارائه شد و در طول دو هفته مرکز این شهر را دگرگون کرد. این مبلمان با معرفی هشت مدول متحرک-که میتوانند با هم ترکیب شوند-، موقعیتهای بیشماری را برای نشستن یا ایجاد فضای بازی فراهم می کند. این پروژه به دلیل ایجاد تعامل با محیط و به جنبوجوش درآوردن خیابانهای معمولی در شهر، توسط معمارانLMN محقق شد. این مبلمان خیابانی در کنار بسیاری از عملکردهای مناسب، کانونی موقت برای گفتوگو، بازی و تعامل بهوجود میآورد.
۸- آنها همیشه میگویند: انجام نمیشود!
وقتی بخواهیم یک فضای همگانی خوب بسازیم، مواجهه با موانع، اجتنابناپذیر است؛ زیرا «آفرینشِ مکان» کاری واقعی نیست که متخصصان بتوانند انجامدهند. طی فرآیندی پیچیدهتر، پیشرفتهایی در جهت آمادهسازی جامعه، اهمیت «مکانها» را نشان داده و کمک میکند بر موانع غلبه کنیم.
پروژهی نوسازی فضای همگانی برای خانههای San Pablo Xalpa با هدف تبدیل واحدمسکونی تقسیمشده به واحدِ یکپارچه مشترک صورتگرفت. پیشتر، این واحد با دیوارها، نردهها و موانعی ساختهشده توسط ساکنان برای تخصیص فضای عمومی به خود، تقسیم شدهبود. با یک استراتژی فراگیر، مردم گردهمآمدند تا به بازطراحی واحد خود کمککرده، نردهها را بردارند؛ ایدهای که انتخاب اول ساکنان نبود. طی طراحی بهکمک ساکنان، واحدهایی مجهز برای فعالیتهای مختلف و اتاقی چندمنظوره -عموما به عنوان کتابخانه- شکل گرفت.
۹- فرم، پشتیبانِ عملکرد است
دادههای حاصل از جامعه و شرکای بالقوه، درک چگونگی عملکرد سایر فضاها، آزمودن و غلبه بر موانع و ناشناختهها، همگی کانسپت طراحی فضا را شکل می دهند. توجه به همهی این عوامل، به شما میگویند برای تحقق چشمانداز آیندهی فضا به چه «فرمی» نیاز دارید.
پروژهی ۵۰۰ متری Red Ribbon از میان پارک شهر Qinhuangdao در چین عبور میکند. این نوارسرخ، تلفیقی از عملکردهای روشنایی، نشیمن، جهتگیری و درک محیطزیست است. طراحی مینیمال و در عینحال پویای این پارک در پس زمینهی پوشش گیاهی سبز و زمینی طبیعی شکلگرفته است. چالش اصلی این پروژه، حفظ زیستگاههای طبیعی در امتداد رودخانه، ضمن ایجاد فرصتهایی برای تفریح و آموزش محیطزیست میباشد. این پروژه نشان میدهد که چگونه راهحلی کوچک در طراحی می تواند به پیشرفتی چشمگیر در آفرینش چشمانداز بینجامد.
۱۰- پول، مسئله نیست
معمولا بهانهی اصلی برای اجرا نشدن برخی پروژهها، کمپود پول است. بودجهی در نظر گرفته شده برای بهبود فضاهای همگانی اغلب کم است. بنابراین یادآوری ارزش فضاهای همگانی برای شرکا و جستوجوی راهحلهای خلاقانه اهمیت ویژه دارد. پس از تنظیم زیرساختهای اولیهی فضاهای عمومی، عناصری که باعث بهثمررسیدن فضا میشوند (مانند فروشندگان، کافهها و صندلیها) چندان گران نیستند. همچنین، زمانی که افراد، درگیرِ این فرآیند هستند، هزینهها بسیارگستردهتر به نظر میرسند. با اینحال، با مقایسهی این هزینهها با مزایای اجرای پروژه، این مخارج، قابلِتوجه نیستند.
CatalyticAction یک زمین بازی را در یکی از مدارس توسعهیافته در اردوگاه پناهندگان سوری در لبنان طراحی و اجرا کردهاست. فرآیند اجرای پروژه در تمامی مراحل با مشارکت کودکان صورت گرفته است. قطعات سازهی بهکاررفته میتوانند به سادگی جدا و جابجا شوند، دوباره مونتاژ شود یا مورد استفادهی مجدد قرارگیرند. این پروژه، در پیِ بهچالشکشیدن این مفهوم و گسترش حوزهی کاری است که در شرایط اضطراری ضروری به نظر میرسد. همچنین، تعریف یک زمین بازی را در پاسخ به شرایط اضطراری زیر سوال میبرد. این طرح، امکانات بازی را برای کودکان فراهم کرده و آنها را تشویق میکند زمینِ بازی را خودشان طراحی کنند.
۱۱- کار شما هرگز تمام نمی شود
حدود ۸۰ درصد موفقیت هر فضای همگانی را می توان مدیون مدیریت آن دانست. استفاده از مکانهای خوب به طور روزانه، هفتگی و فصلی تغییر میکند و این مسئله، مدیریت آنها را حیاتی میکند. با توجه به ماهیت سیالِ کاربرد مکان در زمانهای مختلف، چالش اصلی، توانایی پاسخگویی موثر به این تغییرات است. یک ساختار مدیریتی خوب این انعطافپذیری را فراهم میکند.
در واقع، انعطافپذیریِ مدیریتی برای پذیرفتن تغییرات مکان، همان چیزی است که فضاهای همگانی موفق و شهرهای موفق را میسازد.
Green Cloud یک روش نوسازی با هدف بهبود توانایی مدیریت آبِ باران و تامین آسایش و فضایسبز برای ساکنان است. در این روش –که بهسادگی کپی میشود- از تعداد زیادی بام استفاده شده که امکان بازسازی دارند. این پروژه، بخشهایی را برای فعالیت فرهنگی در نظر گرفته، جایی که فعالیتهای جدید به طور خودبهخود پدید میآیند. همین امر باعث میشود پروژه به طور مداوم در حال تکامل باشد.
مطالب پیشنهادی:
منابع: archdaily.com | pps.org
ثمینه علیزاده اشرفی