TransformCity ؛ پلتفرم سازماندهی روابط شهرداری و سهامداران در طراحی شهری

جهت آشنایی با بینش‌های مختلف معماران، بنیان‌گذاران و کارآفرینان و شناخت روش‌های آن‌ها در حوزه‌های مختلف به شرح یکی از مصاحبه‌های انجام شده با آن‌ها می‌پردازیم. در ادامه می‌توانید مصاحبه‌ی انجام شده با  Saskia Beer معمار و بنیان‌گذارZO!City  و TransformCity، پلتفرم دیجیتالی سازماندهی روابط شهرداری که آنها را با سهامداران پروژه‌های محلی در طراحی شهری متصل می‌کند را بخوانید. به این ترتیب، کاربران شهر می‌توانند بر محله‌ی خود تاثیر بگذارند، پروژه‌های محلی ایجاد کنند و با مقامات برنامه‌ریزی ارتباط برقرار کنند.

ما در مجموعه‌ی مصاحبه با معماران و شهرسازان کارآفرین، با دانش‌آموختگان برجسته‌ی این رشته‌ها که مسیر شغلی متفاوت‌تری نسبت به روند متداول جامعه دنبال کرده‌اند، آشنا می‌شویم. از افکار، نظرات، راه‌حل‌های عملی و ایده‌هایی برای موفقیت صحبت می‌کنیم؛ و می‌آموزیم که چگونه ایده‌ها را در زمینه‌ی معماری و شهرسازی و فراتر از آن در کارهای خلاقانه‌ی خود به کار ببریم. در ادامه با ما همراه باشید.

سفر کارآفرینی Saskia در سال ۲۰۰۸ میلادی وقتی که بازار دچار بحران بود شروع شد. او همانند بسیاری از معماران کار خود را در آن زمان از دست داد ولی این امر منجر به شروع و ایجاد شرکت خود شد. این یک داستان الهام‌بخش است که احتمالا آن را دوست خواهید داشت. ایده‌ی TransformCity دقیقا با زمان ما متناسب است؛ جایی که ایده‌های اقتصاد مشترک در همه‌ی صنایع تکامل می‌یابد.

مصاحبه با همکاری David Kroll که معمار آلمانی، مستقر در استرالیاست و در آن‌جا تدریس می‌کند، انجام شده‌‌است. او به مدل‌های جدید و جایگزین معماری عملی، فراتر از تصویر مدرنیست سنتی علاقه‌مند است تا بتواند تصویری بهتر از فرصت‌های متنوع موجود در اختیار دانشجویان قرار دهد.

چه چیزی باعث شد TransformCity را انتخاب کنید؟ آیا لحظه‌ی خاصی برای مطمئن شدن به این تصمیم برای شما وجود داشت؟

بله من چند سال در حال کار برای پروژه‌ی ZO!City بودم؛ در واقع حدود کریسمس سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ میلادی بود. داشتم به مرحله‌ای از ZO!City می‌رسیدم که شبکه محلی که با آن مواجه بودیم به قدری بزرگ می‌شد که من به ضعیف‌ترین حلقه سازمانی تبدیل می‌شدم که خود ساخته بودم.

بنابراین فکرکردم افراد بسیاری در این حوزه هستند که ایده دارند و می‌خواهند کاری انجام بدهند اما در نبود من نمی‌دانند باید چه کسی را خطاب کنند. من فقط پیوند تلفن مرکزی و قدیمی بودم که همه را به هم متصل می‌کرد.

اگر واقعا می‌خواستم این حوزه را به روشی پایدار سازمان‌دهی کنم، به راه‌حلی بسیار هوشمندانه نیاز داشتم. به این دلیل که مطمئن باشم افراد این حوزه به اطلاعات و یکدیگر دسترسی دارند و می‌توانند به تبادل ایده و منابع بپردازند. به جای اینکه همیشه از من بخواهند تا همه چیز را سازماندهی کنم. ایده‌های زیادی وجود داشت که مردم در مورد آن به من گفتند و می‌خواستم برای محقق شدن آن کمک کنم.

فکر می‌کردم اگر این جامعه‌ی محلی مستقیما به یکدیگر متصل بود بسیار قوی و موثرتر بود. بنابراین به این فکر افتادم که باید چیزی را سازماندهی کنم که من مرکز آن نیستم بلکه یک شبکه مرکز آن است. آن زمان بود که در مورد اینکه چه نوع راه‌حلی برای یکپارچه کردن لازم است فکر کردم.

نقش شما در آن زمان(۲۰۱۲ – ۲۰۱۳) چه بود؟

با سابقه کم نقش یک معمار آموزش‌دیده را داشتم. در سال ۲۰۰۷ میلادی فارغ‌التحصیل شدم و در شرکت‌های مختلفی در آمستردام و توکیو کار کردم. اولین شغل واقعی خود در آمستردام را در زمان بحران سال ۲۰۰۸ شروع کردم. در سال ۲۰۰۹ کار خود را از دست دادم و به دنبال کار بودم اما نیافتم و موقعیت ناامیدکننده‌ای بود.

در عین حال چالش‌های فضایی زیادی در شهر وجود داشت که توسعه‌دهندگان بزرگ یا شهرداری‌ها از آن‌ها کنار رفته بودند. بنابراین، تصمیم گرفتم یکی از آن چالش‌ها را انتخاب کنم که منطقه اداری جنوب شرقی آمستردام بود. شهرداری مجبور شد از برنامه‌های بزرگ خود خارج شود چون منابع در اختیار نداشت.

روزانه ۲۶۰۰۰ نفر در آن‌جا کار می‌کردند و منطقه در حال خراب شدن بود. آن زمان فکر کردم این واقعیت که شغلی وجود ندارد به این معنی نیست که چالش‌های طراحی شهری از بین رفته‌است. فقط مشتری وجود ندارد اما هنوز ذینفعان وجود دارند. پس اگر به نوعی چالش را بپذیرید و جامعه خود را به عنوان یک پایگاه پشتیبانی گام به گام ایجاد کنید، چه؟

این همان کاری است که انجام دادم و به آرامی با سازمان دادن رویدادهای چریکی در فضاهای عمومی شروع کردیم. مشغول کارهایی مثل کاشت پیازهای گل و انجام کارهای هنری شدیم. به سازماندهی جامعه با بودجه کم با استفاده از رسانه‌های اجتماعی پرداختیم. بعد از چند سال واقعا یک جامعه ایجاد کردیم؛ جامعه‌ای از تصمیم‌گیران در بین صاحبان املاک، شرکت‌ها، شهرداری و بسیاری از کارمندان فردی مشتاق.

شروع کردیم به شناخت منطقه و آنچه در جریان بود. در آن برهه پایگاه داده شگفت‌انگیز و شبکه‌ای داشتیم که حتی شهرداری از آن برخوردار نبود. ما در سازماندهی بسیاری موارد در موقعیت خوبی بودیم ولی ساختار سازمانی و ابزارهای سازماندهی نداشتیم. فکر کردیم به چه چیزهایی نیاز داریم و ایده‌ی این پلتفرم از اینجا مطرح شد.

مهندس

چه سهام‌دارانی در پروژه‌های شما نقش دارند؟

در بیشتر مناطق آمستردام ساخت و ساز زمین اجاره‌ای وجود دارد؛ بنابراین زمین متعلق به شهرداری است. اما آن‌ها زمین را به صاحبان املاک خصوصی اجاره می‌دهند. در این منطقه اداری خاص، صاحبان املاک مانند سرمایه‌گذاران یا صندوق‌های بازنشستگی بیشتر تجاری هستند. در واقع گروهی از شرکت‌های بین المللی و بسیار متنوع در پروژه‌ها نقش دارند.

زمانی که منطقه تصویب شد ۱۲۰ ساختمان اداری وجود داشت. آنها متعلق به ۸۰ مالک مختلف بود که توسط چند صد شرکت اجاره شده بود و ۲۶۰۰۰ نفر در آنجا کار می‌کردند. شبکه سهامداران بسیار پراکنده و پیچیده بود اما در همان زمان، همه به منطقه علاقه داشتند. به این دلیل سرمایه بالقوه زیادی برای استفاده وجود داشت و این کاری است که ما انجام دادیم.

با ایجاد ارتباط جامعه سازندگان با یک رویکرد از پایین به بالا، شما توانستید بر تصمیمات طراحی شهری محلی تاثیر بگذارید. درسته؟

درسته، ما از پایین به بالا شروع کردیم اما یک فاکتور موفقیت بسیار مهم این است که از ابتدا شهرداری را در کارهایی که انجام دادیم گنجاندیم. چون می‌دانستیم که آنها هم مشکل دارند. آنها در قبال این قسمت از شهر و طراحی شهری آن مسئولیت داشتند. اما در زمان بحران کارهای زیادی برای انجام وجود داشت و منابع لازم برای ادامه‌ی برنامه‌های اولیه خود را نداشتند.

کاری که از ابتدا سعی کردیم انجام دهیم به خصوص وقتی همه چیز به خوبی به جریان افتاد این بود که یک پلتفرم خنثی باشیم. جایی که از پایین به بالا و از بالا به پایین می‌توانند با یکدیگر دیدار کنند. مانند انجمنی نخواهیم بود که منافع افراد از پایین به بالا را نشان دهد و بر خلاف شهرداری باشد.

درعوض واقعا سعی در ایجاد بستری داشتیم که در آن دو نفر بتوانند مانند زمین بازی برابر با یکدیگر روبرو شوند. شهرداری می‌تواند برنامه‌های خود را به اشتراک بگذارد و بازخورد بگیرد. اما افراد جامعه نیز می‌توانند برنامه‌های خود را به اشتراک بگذارند و یک پایگاه محلی پشتیبانی ایجاد کنند. بنابراین این بسیار بیشتر از یک تبادل و همکاری ۳۶۰ درجه است.

من معتقدم این همان چیزی است که باعث شده در طولانی مدت زنده بمانیم. ما با نهادهای رسمی درگیر نمی‌شویم اما در تلاش هستیم آن‌ها را به آنچه در جامعه جریان دارد متصل کنیم. این قطعا به عنوان یک چیز از پایین به بالا شروع شده اما همیشه مطابق با چشم‌اندازهای بلندمدت و در مقیاس بزرگ‌تر است. بنابراین ما واقعا می‌خواستیم اطمینان حاصل کنیم که ایده‌ها و علایق همه در آن گنجانده شده‌است.

جالب است! پس TransformCity یک پلتفرم آنلاین طراحی شهری است که هدف آن اتصال شهرداری‌ها (از بالا به پایین) با کاربران (از پایین به بالا) است. آیا می‌توانید کمی بیشتر در مورد مدل تجاری پشت آن صحبت کنید؟

بله، اما ابتدا توضیح بدهم که بین مدل تجاری ZO!City  که پروژه آزمایشی ما را در جنوب شرقی آمستردام است و پلتفرم آنلاین TransformCity تمایز قائل شوید.

مدل کسب و کار ما برای ZO!City این است که ما به صاحبان املاک عضویت می‌دهیم و از شهرداری به آن کمک مالی می‌کنیم. بنابراین حدود ۲۵-۳۰ درصد بودجه توسط صاحبان املاک منطقه تامین می‌شود. بنابراین همه‌ی آن‌ها را نداریم اما هم‌اکنون پلتفرمی داریم که در حال رشد است. آن‌ها برای کمک به پیش‌برد منطقه سالانه کمک می‌کنند و شهرداری به آن پول اضافه می‌کند. چراکه آن‌ها در جامعه‌ای خودسازمان‌یافته مثل این مجموعه ارزش می‌بینند.

احتمالا اوضاع در شهرهای ما تغییر خواهد کرد؛ حتی سریع‌تر و اساسی‌تر از آنچه که در حال حاضر به آن عادت کرده‌ایم. شهرداری می‌خواهد اطمینان حاصل کند که شهر می‌تواند با این تغییرات کنار بیاید. آنها واقعا ایده‌ی داشتن یک جامعه محلی مرتبط را ارزشمند می‌دانند.

ZO!City مدلی کاملا محلی است و بعد از آن ما پلتفرم TransformCity را ساختیم که هنوز در مرحله آزمایشی خود قرار دارد. این پلتفرم هنوز کامل نشده است و چیزهایی داریم که می‌خواهیم بهبود ببخشیم. شهرهای زیادی داشتیم که به استفاده از این بستر برای چالش‌های محلی خود علاقه نشان دادند.

ما در حال کار بر روی یک مدل مجوز هستیم تا شهرها بتوانند سالانه مجوز استفاده از سیستم عامل را به صورت محلی پرداخت کنند. می‌توانند بسته به آنچه ترجیح می‌دهند آن را به عنوان یک خدمات عمومی ارائه دهند. همچنین صاحبان املاک محلی را به عنوان نمونه با پرداخت هزینه‌ای برای داشتن نمایندگی بهتر در اینترنت، بیاورند که به شهر بستگی دارد.

مهم این است که ما بابت استفاده از آن از افراد هزینه‌ای دریافت نمی‌کنیم. برای کلیک‌های بیشتر داده استخراج نمی‌کنیم یا پول بیشتری دریافت نمی‌کنیم. این به معنای شفافیت است؛ شهر هزینه آن را پرداخت می‌کند.

پس مشتریان هدف شما شهرداری‌ها هستند. درست است ؟

بله اغلب. گاهی اوقات ما شرکت‌های بزرگی داریم که پروژه‌های طراحی شهری بسیار بزرگی را انجام می‌دهند. همچنین شرکت‌های مسکونی که بخش بزرگی از شهر و طراحی شهری را در اختیار دارند و چالش‌هایی برای دگرگونی دارند. اما از هر ۱۰ بار ۹ پروژه مربوط به شهر و طراحی شهری است.

آیا می‌توانید درباره نوع خدماتی که TransformCity ارائه می‌دهد کمی بیشتر به ما بگویید؟

TransformCity تمام عملکردها، سهامداران و داده‌های مختلف را که به اعتقاد ما مربوط به برنامه‌ریزی و توسعه و طراحی شهری در یک منطقه خاص است می‌گیرد و در یک ابزار ادغام می‌کند که به سازماندهی کل روند کمک می‌کند.

ما قصد داشتیم به جای اینکه ۱۰ برنامه مختلف کمی کار کنند و سایت‌های مختلف وجود داشته باشد، یک ابزار برای طراحی شهری شما طراحی کنیم که همه این موارد را در غالب یک ابزار و راه حل داشته باشید. فهمیدیم که کار خیلی مربوط به فناوری اطلاعات نیست. چون بسیاری از کارآفرینان و سرمایه‌گذاران فناوری اطلاعات به ما گفتند: “نه، این خیلی پیچیده است. شما باید به یک هدف واحد پایبند باشید. شما باید فقط تعامل، داده یا بودجه‌ی کار را انجام دهید.”

اما وقتی در مورد شهرها و طراحی شهری صحبت می‌کنیم، آن‌ها از این راه حل اساسی بسیار راضی هستند. این کار مدیریت آن‌ها را بسیار آسان‌تر می‌کند، همچنین می‌تواند جامعه خود را درگیر خود کند. افراد بیشتری را از دست خواهید داد، تعداد بیشتری برنامه برای دانلود نیاز دارید و سیستم عامل‌های بیشتری برای به روز بودن با آنها نیاز دارید.

پس نقشه‌ی شما یک ترکیب‌کننده‌ی مهم است؟

بله این نقشه مبتنی بر پروژه‌های مرتبط مانند ساختمان‌ها، پارک‌ها، ایستگاه‌ها قابل انجام است و اطلاعات موضوعی اساسی را نگهداری می‌کند. داده‌های زیادی در دسترس است، اما سعی می‌کنیم مواردی را که مربوط به یک منطقه است انتخاب کنیم. اطلاعاتی که بسیاری از سهامداران در صورت دسترسی می‌توانند از آن سود ببرند.

یک جدول زمانی وجود دارد تا بتوانید روند تحول منطقه را درک کنید. ببینید در حال حاضر چه اتفاقی افتاده است و برنامه‌ها و سناریوهای آینده چیست. همچنین ایده‌های خود را به اشتراک بگذارید و پایگاه پشتیبانی خود را سازماندهی کنید. اگر شما به عنوان شهروند ایده‌ای دارید که به نظر خارق‌العاده است بگویید. مثلا “چرا زمین بایر را به یک پارک موقت تبدیل نکردیم؟” یا “چرا ما چیزی در اینجا نساختیم؟”

یکی از مهم‌ترین موارد این است که نه تنها ما این اطلاع‌رسانی و تبادل را داریم بلکه شما امکان اجرا را نیز دارید. من معتقدم که این یکی از مهم‌ترین عواملی است که می‌توانید برای پروژه‌های خود با سرمایه‌گذاری گسترده اتحاد ایجاد کنید.

ما شاهد تغییر شکل یک قطعه چمن فراموش‌شده در کنار یکی از ایستگاه‌های منطقه‌ی خود بودیم. مردم از اینکه مجبور شدند روزانه از میان گل‌ولای حرکت کنند تا به کار خود برسند خسته شدند. آنها تصمیم گرفتند ایده‌ای را برای مسیر و تبدیل آن به پارک موقت راه‌اندازی کنند. بعد از آن، یک مالک املاک گفت: “اگر بتوانیم غرفه‌ای را در آنجا قرار دهیم که می‌تواند یک مرکز اطلاعاتی یا کافه و… باشد”

بنابراین افراد شروع به اضافه کردن ایده‌ها کردند سپس به پروژه تبدیل شد. پروژه ترکیبی از آنلاین و آفلاین است که به کمپین سرمایه‌گذاری جمعی در سیستم عامل تبدیل شد و بیش از ۱۰۰۰۰۰ یورو برای آن هزینه شد. از افراد، شهرداری و شرکت یا مالک املاک همه به نحوی مشارکت می‌کنند و با هم مالک آن می‌شوند.

آیا شما مشغول کار برای ایجاد سیستم عامل خود در سطح بین المللی هستید؟

این آرزوی ماست که در مقیاس جهانی کار کنیم. از زمان شروع کار، ۲۵ درخواست از شهرهای جهان دریافت کردیم که علاقه‌ی جدی به اجرای این سیستم عامل دارند. به غیر از پلتفرم واقعی، ما در مورد نحوه‌ی ساخت و مدیریت جامعه محلی خود و چگونگی حمایت پایدار از پروژه‌های محلی، به شهرها و مدیران جامعه آنها آموزش و مشاوره می‌دهیم. همچنین تجربه ارزشمند زیادی داریم که می‌توانیم به اشتراک بگذاریم. اما در نهایت سازمان‌های محلی با شبکه‌های خودشان این کار را انجام می‌دهند.

اساس فنی پلتفرم در همه جا یکسان است، که مقیاس‌پذیری و مقرون‌به‌صرفه بودن برای پیوستن به شهرها را آسان می‌کند. با این حال احتمالا جنبه‌های محلی بسیار خاصی نیز وجود دارد که مهم است اما نمی‌توان آن‌ها را به راحتی در همه جا کپی کرد. این تاثیر بافت محلی بر فناوری عمومی من را مجذوب خود می‌کند. چگونه می‌توانیم آن را به اندازه کافی انعطاف‌پذیر کنیم تا شهرها بتوانند خودشان آن را شخصی‌سازی کنند یا مدل‌های خود را انتخاب کنند؟

به همین دلیل در مرحله مقیاس‌گذاری ما با شرکای شهرهای مختلفی که همکاری داریم برای درک ویژگی‌های زمینه محلی و چگونگی تاثیر آن بر توسعه بیشتر سیستم عامل، کار می‌کنیم. ممکن است دریابیم که می‌توانیم یک راه حل ایجاد کنیم که در هر زمینه کارساز باشد. ممکن است مجبور باشیم بپذیریم که در بعضی نقاط کار نمی‌کند. این تحقیقات مهمی است که باید انجام شود.

بنابراین در حال حاضر این یک پروژه آزمایشی است؟ چه زمانی آن را راه اندازی می‌کنید؟

از ماه می گذشته ما آن را آزمایش کردیم و بر روی آوردن منابع مورد نیاز برای توسعه بیشتر کار کردیم. بازخورد و ایده‌های ارزشمند زیادی از جامعه محلی و شهرهای دیگر دریافت کردیم. این به ما آگاهی داد که ذینفعان مهم‌ترین ویژگی‌ها را در مورد نوع پروژه‌ها در نظر می‌گیرند و ایده‌هایی را به اشتراک می‌گذارند.

بعضی اوقات بازخورد بسیار مستقیم است. همیشه از طراحی شهری یا نوآوری در معماری قدردانی خاصی نمی‌شود، بنابراین آنها فقط می‌گویند “من این را نمی‌فهمم، این کار نمی‌کند یا زشت به نظر می‌رسد.” این بازخورد بسیار ساده است، اما درک اینکه چگونه می‌توانیم سیستم عامل را بهتر کنیم برای همه افراد ساده نیست.

شهرداری‌هایی که مایلند از بستر پروژه استفاده کنند می‌توانند از قبل ثبت نام کنند؟

بله حتما! در این مرحله آنها هنوز می‌توانند به یک شریک تبدیل شوند. بنابراین ما می‌توانیم ورودی و نیازهای آن‌ها را در مرحله توسعه‌ی بعدی وارد کنیم. لیستی از سوالات را در اختیار داریم که برای پاسخ به آن‌ها به درک بهتر از زمینه‌ی محلی آن‌ها نیاز دارم. سپس پلتفرم محلی آن‌ها را ترسیم خواهیم کرد و می‌توانند نظرات خود درباره‌ی قبل از استفاده‌ی پلتفرم را به ما بگویند. با این کار سیستم عامل را آزمایش و نظارت می‌کنیم و کار را ارتقا می‌دهیم.

ما مشغول انجام پروژه‌های محلی و داشتن محصولی هستیم که فقط با کلیک دکمه‌ی وب‌سایت می‌توانید آن را سفارش دهید. مزیت این شراکت تاثیر بسیار بیشتر در توسعه پلتفرم و مشاوره دقیق‌تر در نحوه‌ی اجرای آن و تخفیف است.

پلتفرم TransformCity چگونه تامین می‌شود؟

سوال خوبی است در حال حاضر من همین سوال را از خودم می‌پرسم. طی چند سال گذشته، پروژه محلی بر اساس عضویت صاحبان املاک محلی و شهرداری بود. ما امکانات زیادی برای یارانه در هلند و بودجه اروپا داریم که می‌توانید با کمک مالی خصوصی به آن‌ها دسترسی داشته باشید. چون عضویت و مشارکت مالکان املاک را داریم بودجه خصوصی داریم، می‌توانیم از آن برای درخواست یارانه‌های اضافی استفاده کنیم.

ما جهت توسعه یک پروژه بزرگ‌تر را تدوین کردیم که ترکیبی از فعالیت‌های محلی متمرکز بر تحرک هوشمند مشترک و توسعه سیستم عامل بود. با این کار ZO!City پول عضویت شهر را از صاحبان املاک، شهرداری آمستردام و یارانه وزارت‌خانه و زیرساخت‌ها و محیط‌زیست تامین می‌کند.

این‌گونه شروع کردیم و بلافاصله پس از راه‌اندازی درخواست‌های مشتاقانه‌ای از شهرها دریافت کردیم. امیدوارم بتوانیم با استفاده از درآمد حاصل از آن شهرها به راحتی مقیاس‌بندی کنیم. اکنون مشخص شده است که شهرها برای تصمیم‌گیری در مورد اجرای یک پلتفرم جدید مانند این، بیشتر از آنچه که انتظار داشتم زمان می‌خواهند.

ما در حال انجام اقدامات لازم برای این کار با شهرداری آمستردام هستیم. همچنین با سرمایه‌گذاران در حال گفتگو هستیم، اما در جذب سرمایه‌گذارانی که به تاثیرات اجتماعی نگاه می‌کنند محتاط هستیم. چرا که علاوه بر پول بدست آوردن، باید تاثیری نیز ایجاد کرد و این دو باید در تعادل باشند.

فکر می‌کنید شهرها در قرن ۲۱ با چه مشکلات و فرصت‌های بزرگی روبرو هستند؟

یکی از موارد مهم این است که شهرها باید در مقابله با تغییرات بسیار انعطاف‌پذیرتر باشند. زیرا اتفاقات بسیاری در جهان رخ داده‌است و تغییرات زیادی وجود دارد که می‌تواند بسیار سریع باشد. از نظر جمعیتی، زیست‌محیطی، اقتصادی یا سیاسی و… که می‌تواند تاثیر عظیمی داشته باشد. اگر به چگونگی توسعه‌ی یک شهر در سطح محلی نگاه کنید، بسیاری از شهرها درک نمی‌کنند که تاثیر این تغییرات بزرگ بر اوضاع محلی آنها چیست.

در شهرهای هلند که به نظر می‌رسد بحران تمام شده است. رویکرد مشارکتی را برای توسعه وطراحی شهری به عنوان موضوع موقتی برای پر کردن شکاف بحران و تحولات بزرگ استفاده کردند. بهتر است مراقب باشند؛ زیرا ممکن است همه چیز به راحتی تغییر کند و پروژه‌ و شهر شما شکننده خواهد بود. این چیزی است که وقتی بحران در منطقه‌ی ما رخ داد من را شوکه کرد. نهادهای بزرگ منابعی برای ادامه نداشتند.

بنابراین معتقدم که با سازماندهی جوامع محلی چند ذینفع در اطراف شهر آن را با تغییرات بسیار پایدارتر و سازگارتر می‌کند. همیشه برخی از ذینفعان وجود خواهند داشت که به زنده نگه داشتن شهر علاقه‌مند هستند. این یکی از اصلی‌ترین مواردی است که باید روی آن کار کنیم.

همچنین از منظر اجتماعی اگر به آنچه در Brexit و Trump رخ داده است نگاه کنید و نظرسنجی‌های انتخابات هلند را بررسی کنید. این امر مربوط به گروه بزرگی از افراد است كه كنار مانده و از تصمیم‌گیرندگان جدا شدند. آن‌ها این اطمینان را ندارند كه می‌توانند در زندگی روزمره یا محیط خود تاثیر بگذارند. بنابراین تنها لحظه‌ای که می‌توانند اثر بگذارند در انتخابات است. من معتقدم که به گوش دادن خواسته‌های مردم و جدی گرفتن علایق خود نیاز داریم. البته نمی‌توانم ادعا کنم که TransformCity جهان را نجات خواهد داد. اما معتقدم مسئله‌ی تعامل یکی از مهمترین موضوعاتی است که ما باید حل کنیم.

امروز در بسیاری از شهرها با بحران مسکن روبرو هستیم، لندن یکی از این موارد است. آیا TransformCity می‌تواند به تغییر معنادار در شهرها کمک کند؟

بله، ای کاش یک راه حل کامل داشتم مثل: فقط این دکمه را فشار دهید و از پس هزینه خانه خود برآیید. اما متاسفانه این آسان نیست. ما در سیستم عامل خود زیرساخت‌های تامین سرمایه جمعی داریم. هر پروژه و هر ایده‌ای در این پلتفرم قرار می‌گیرد، چه توسط توسعه‌دهنده املاک یا شهروند شخصی یا شهرداری یا شرکت مسکن، این خیلی مهم نیست. هرکسی که مشکلی در ساختن منطقه داشته باشد می‌تواند ایده‌ای را به اشتراک بگذارد یا یک پروژه را شروع کند.

آنها می‌توانند یک پایگاه پشتیبانی محلی ایجاد کنند تا ببینند آیا مردم پروژه و ایده حمایت می‌کنند، یا شهرداری می‌تواند از آن پشتیبانی کند؟ همچنین می‌توانند چارچوب قانونی منطقه را بررسی کنند. مثلا اگر یک ساختمان خالی وجود دارد، شما می‌توانید یک مجموعه را ایجاد کنید. آنها می‌توانند آن را خریداری کنند تا افراد بتوانند سهام پروژه‌های محلی را بدست آورند و به یک مالک مشترک تبدیل شوند.

جدا از اینکه فردی برای کاشت پیاز گل یا چیز دیگری سرمایه‌گذاری کند، می‌تواند با داشتن محیط روزانه‌ی زیبا به عنوان پاداش است. گزینه‌هایی نیز برای سهم واقعی مالی در توسعه محلی وجود دارد. که می‌تواند یک توسعه‌دهنده پروژه، بخشی از پروژه را به جای بانک از طریق جمعیت تامین مالی کند. همچنین می‌توانید سازنده را کنار بگذارید و فقط ساختمانی را به عنوان یک مجموعه خریداری کنید و هزینه‌های مسکن را کنترل کنید.

به همین دلیل دوست دارم که از لندن نام بردید چون می‌دانم در انگلیس با جامعه‌ای بزرگ، حق برنامه‌ریزی، حق ساخت و حق به چالش کشیدن وجود دارد. آن‌ها با انجام این کارها و با سازمان‌هایی مانند Locality که به جوامع کمک می‌کنند تا دارایی خود را خریداری و مدیریت کنند و سود ببرند در واقع کمی جلوتر از ما بوده‌اند.

دوست دارید به دانشجویان معماری و فارغ‌التحصیلان جدید درباره کارآفرینی در معماری چه بگویید؟ آیا توصیه خاصی برای شغل دارید؟

وقتی معماری می‌خوانید بسیار مهم است که ذهن خود را نسبت به آنچه در خارج از دانشکده می‌گذرد، حفظ کنید. چون طبق تجربه شخصی من، دانشکده معماری کمی درون گراست. یک ایده کاملا خاص درباره اینکه چه چیزی خوب است و چه معماری ایده‌آل یا چه چشم انداز شغلی مناسب وجود دارد.

دانش آموزان زیادی وجود دارند که از آن چهارچوب خاص ناراضی هستند چون احساس می‌کنند ممکن است در آن، جا نباشد. منظور من این است که برای من اتفاق افتاده است؛ من از هشت سالگی می‌خواستم معمار شوم. وقتی شروع به مطالعه کردم فکر کردم که ممکن است فرد مناسبی برای این کار نباشم.

وقتی شغلم را از دست دادم و شروع به کار در زمینه طراحی شهری کردم، دوباره به این واقعیت آگاه شدم که دنیای حرفه‌ای بسیار بزرگتر است و بسیاری از ذینفعان، افراد و سازمان‌ها مشغول کار در زنجیره‌ی ساخت شهر هستند.

اگر از این موضوع آگاهی داشتم در یافتن نقطه‌ی قدرت خود به عنوان یک طراح بسیار راحت‌تر بودم. این موضوع توسط بسیاری از افرادی که با من تحصیل کرده بودند، تایید شد. بسیاری از دانشجویان معماری نگران می‌شوند زیرا می‌ترسند که برای تصویر معماری مناسب نباشند.

اما مسلما طیف وسیعی از کارها وجود دارد که می‌توانید انجام دهید. جایی که واقعا می‌توانید با تفکر طراحی و رویکرد معماری خود ارزش افزوده‌ای فراهم کنید که کاملا متناسب با شخص شما باشد. بنابراین باید ذهن خود را باز نگه دارید و با دیگران ملاقات کنید. نه فقط با معماران بلکه به مکان‌های دیگر بروید و با افراد دیگر ملاقات کنید و به نحوه‌ی زندگی آنها گوش دهید. ممکن است در آنجا آینده مهمی برای آینده شغلی شما وجود داشته باشد.

مهارت‌ها و آموزش‌های معماری شما چگونه در ایجاد و ساخت TransformCity به شما کمک کرده است؟

معماری به عنوان یک آموزش مهندسی به من کمک کرد تا به حل مسئله فکر کنم. شما به موقعیت نگاه می‌کنید، آن را تجزیه و تحلیل می‌کنید سپس فکر می‌کنید که چگونه می‌توان برای حل آن مداخله کرد. می‌توانید به روش‌های مشخصی به گزینه‌های احتمالی فکر کنید و مهارت و ابزارهایی برای تجسم آنها و برقراری ارتباط با افراد مختلف دارید.

می‌توانید به گونه‌ای تجسم کنید که یک ذینفع ​​که ممکن است یک فرد عامی در زمینه‌ی طراحی شهری باشد تجسم شما را درک کند. من از کلاژ تصاویر بسیار استفاده می‌کنم. بنابراین از منطقه عکس گرفتم و لایه‌هایی را روی آن قرار دادم تا تفاوت بین آنچه هست و می‌تواند باشد و چگونگی حل مسائل را نشان دهم. ما این روش جدایی‌ناپذیر برای تلفیق تمام چیزهایی که می‌بینیم و درک می‌کنیم را در یک راه‌حل منسجم جمع می‌کنیم.

در آغاز زندگی کاری فکر کردم این مهارت‌ها بدیهی است و همه به آن دسترسی دارند. بعدا فهمیدم که یک ارزش افزوده است و همه آن را نمی‌بینند. به همین دلیل می‌توانم به دیگران کمک کنم تا تخیل خود را تحریک کنند. فهمیدم که بعضی از مردم می‌گویند:”خوب، اما اگر این امکان وجود دارد، شاید آن هم ممکن باشد.” بنابراین شما به نوعی ماشین تخیل طراحی شهری هستید و فکر می‌کنم بدون تحصیلاتم نمی‌توانستم این کار را انجام دهم.

بعضی اوقات وقتی می‌دانید چگونه کار می‌کند، مداخله یا تغییر چندان دشوار نیست. من با ذینفعانی در منطقه روبرو شدم که ایده‌هایی برای ایجاد یک کافه در طبقه همکف خالی خود داشتند، اما نمی‌دانستند چگونه آن را از ورودی دفتر تقسیم کنند. آن‌جا می‌توانید به دیگران کمک کنید تا درباره‌ی سایر امکانات فکر کنند و سپس یک انرژی جمعی متفاوت شروع می‌شود.

TransformCity در حال جمع‌آوری بازخورد درباره نیازها و نظرات افرادی است که از شهر استفاده می‌کنند. فکر می‌کنید معماران باید یاد بگیرند که به طور کلی بیشتر گوش دهند؟

بله این واقعا مهم است، معماران آموزش دیده‌اند تا مخاطبان را با ارائه ایده‌های عالی خود متقاعد کنند. من باید یاد می‌گرفتم که چگونه گوش کنم و بعضی اوقات هنوز هم این کار را می‌کنم. یک بار که کار ‌می‌کردم حکایت جالبی پیش آمد و یک صاحب املاک در منطقه گفت: “آیا شما واقعا معمار هستید؟ این عجیب است چون بسیار خوب هستید.”

می‌خندید من هم می‌خندیدم اما کاملا ناراحت‌کننده بود. چون او این تجربه را با معمارانی داشت که در تلاش بودند او را در مورد نظر خود قانع کنند. از طرفی موافقم که برای برخی تصمیمات شما واقعا به تخصص حرفه‌ای نیاز دارید تا پیچیدگی را درک کنید و تمام موارد را در راه حلی خوب جمع کنید.

اما من برعکس آن را نیز تجربه کردم، جایی که به یک ایده فکر کردم و فردی در منطقه گفت “نه این منطقی نیست، چون من همیشه از آنجا عبور می‌کنم و همیشه اینطور است بنابراین منطقی است که این کار را بکنید”. حق با او بود، ایده او چنان در تجربه روزمره او نهفته بود که کاملا منطقی بود. شاید من آن را بسیار پیچیده حل می‌کردم در حالی که این شخص به سادگی فقط مشکل را حل کرده است. این جایی است که به غیر از گوش دادن، اعتبار شخص غیرحرفه‌ای نیز مشخص می‌شود. می‌توانید بگویید حق با شماست بگذارید این کار را اینگونه انجام دهیم و زیبایی در آن نیز وجود دارد.

آیا TransformCity تصمیم‌گیرندگان و برنامه‌ریزان را قادر می‌سازد تا با آگاهی بیشتری در مورد طراحی شهری تصمیم بگیرند؟

درسته، همچنین به ذینفعان ​​امکان تصمیم‌گیری بهتر و آگاهانه را می‌دهد؛ چون آنها اطلاعات بیشتری دارند. در غیر اینصورت فقط افراد حرفه‌ای این امکان را دارند که تصمیم یکپارچه‌تری بگیرند. به عنوان مثال با کارمندانی روبرو شدم که گفتند: “من با ماشین به دفتر کار خود می‌روم و به فضای پارک احتیاج دارم. می‌توانید پارک یا منطقه ایستگاه را آسفالت کنید؛ فقط آنجا را آسفالت کنید.”

سپس اطلاعات بیشتری در مورد چگونگی انجام کار در طولانی مدت بدست می‌آید. مثلا کیفیت پیاده‌روها یا چگونگی حمل و نقل عمومی باعث می‌شود زمان رفت و آمد به طور قابل‌توجهی کاهش یابد. آنها شروع به درک دامنه بزرگتری می‌کنند و بسیاری از جنبه‌های دیگر را در نظر می‌گیرند. به جای اینکه تصمیم خود را فقط بر اساس منافع شخصی قرار دهند. به این دلیل است که می‌خواهم نه تنها متخصصان بلکه جامعه خود را نیز توانمند کنم.

آیا دوره‌ها، موضوعات یا مهارت‌های خاصی وجود دارد که باید بیشتر آن‌ها را برای آماده‌سازی دانش‌آموزان برای مشاغل خود داشته باشیم؟

مطمئن نیستم که آیا باید یک موضوع کامل باشد یا باید مانند یک نگرش عمومی باشد؛ که دوست دارم در کل آموزش و پرورش اعمال شود. چیزی که می‌خواهم ببینم این است که مثلا یک موضوع را به کسی که در رشته معماری تحصیل نداشته ارائه دهید. فقط برای اینکه خودتان را فراتر از زبان حرفه‌ای و در بین جمعیت بررسی کنید و ببینید دیگران چگونه به آنچه شما گفتید پاسخ می‌دهند.

شاید شخصی از زنجیره‌ی خود یا شهرسازی یا املاک یا شهروندی عادی را معرفی کنید تا به پلتفرم شما برای طراحی شهری پروژه‌هایشان آگاه شوند. این امر می‌تواند زبان شما را تقویت کند. نام وبلاگ را فراموش کردم، وبلاگی وجود دارد که زبان معمار را مسخره می‌کند. آنها تعداد متزلزل‌کننده‌ای از متون معماران را ارائه می‌دهند که اصلا قابل درک نیستند.

داشتن حباب درون‌گرای خودمان با زبان خودمان که فقط خود می‌فهمیم ما را شکننده می‌کند. این تجربه را در بحران دیدم، بسیاری از معماران از جمله من شغل خود را از دست دادند و بسیاری قادر به انجام کار دیگری نبودند. شاید آنها فکر می‌کردند که بعنوان یک معمار مجبور نیستند تغییر کنند. فکر کنم که برنامه درسی می‌تواند چیزهای کوچکی اضافه کند تا دانش آموزان از دیدگاه وسیع‌تر و جهان خارج، بیشتر آگاه شوند.

… رویکرد میان رشته‌ای بیشتری؟

من هم این چنین فکر می‌کنم، بنظرم معماران از این مزیت بهره‌مند می‌شوند چون آنها افراد دیوانه یا بدی نیستند. آنها چیزی بسیار واقعی برای افزودن دارند و سیستم آموزش باید آن را تقویت کند.

آینده‌ی تخصص معماری را چگونه می‌بینید؟ در چه حوزه‌هایی (خارج از فضای معمول معماری) می‌توان فرصت‌های خوبی برای توسعه‌دهندگان و معماران آینده پیدا کرد؟

خطر این است که ما همه میان رشته‌ای و مشارکتی پیش برویم. فکر می‌کنم آنچه که اکنون در مدرسه معماری یاد می‌گیریم ارزش واقعی دارد. اما بله آینده احتمالا میان‌رشته‌ای و به طور کلی در جامعه بیشتر در هم تنیده است.

اگر ما فقط یاد بگیریم که بخشی از زمینه‌ای گسترده‌تر هستیم، ارتباطات خود را بهبود ببخشیم و یاد بگیریم چگونه ایده‌های دیگران را بهتر ارزیابی کنیم شاید لازم نباشد بقیه تغییر کنند. داشتن نگرش باز، مشارکتی و کارآفرینی همراه با تخصص معماری و علاقه می‌تواند شما را به فرصت‌های جدید زیادی برساند. خواه در مورد جامعه، فناوری، هنر یا تجارت باشد.

آیا توصیه‌ای برای معمارانی که به راه اندازی مشاغل شخصی خود علاقه‌مند هستند دارید؟

در شهر اتفاقات زیادی در حال انجام است. بنابراین جدا از تحولات و برنامه‌ریزی‌ها در مورد تحول در محیط ساخته شده توجه کنید. توصیه من این است که به شهر و چالش‌های موجود در آن نگاه کنید و ببینید که ذینفعان چه کسانی هستند و چه چیزهایی را باید از دست بدهند یا برنده شوند.

اگر بتوانید پایگاه پشتیبانی محلی را پیرامون پروژه خود سازماندهی کنید، در آن تجارت وجود دارد. سرمایه‌گذاری وقت و انرژی خود در ایجاد پروژه‌های شخصی ممکن است بسیار بیشتر از شرکت در مسابقات طراحی شهری مفید باشد. افراد دیگر ممکن است چالش‌ها یا فرصت‌ها را نبینند یا ممکن است راه‌حل آنها را ندانند زیرا بسیار پیچیده هستند. تفکر معماری شما اینجاست. شما می‌دانید چگونه مشکلات پیچیده را تجزیه و تحلیل کنید و راه‌حل‌های منسجم و هوشمند را ترسیم کنید. منتظر مشتری نمانید، مشتری خود شوید.

اگر به مطالعه مقالاتی با این موضوع علاقه دارین، خواندن مقالات زیر به شما پیشنهاد می‌شود.

چگونگی استفاده از مزایای تکنولوژی در معماری، از زبان یک معمار بنیان گذار!

استارتاپ طراحی شهری هوشمند؛ ایده‌ای شکل گرفته در دل استودیو معماری ۳۰ ساله!

منبع: archipreneur.com

مهسا حسینیان‌فر

Leave A Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل