آینده شغلی رشته شهرسازی: مشاوره ی برنامه ریزی شهری در جایی که دوچرخه سواری ممنوع بود!

روایتی از دانشجوی روابط بین‌الملل که متوجه علاقه‌اش به دوچرخه سواری و تحرک شهری شد و سر از هلند درآورد. و پس از پایان تحصیلات‌اش در رشته جفرافیا و برنامه ریزی شهری و اقتصادی در اوترخت هلند، به زادگاهش یعنی مکزیکوسیتی بازگشت که به عقیده او شهر مناسبی برای دوچرخه سواری نبود! اما این پایان مسیر نبود و روند حضور او در شهرداری و پس از آن آغاز فعالیت حرفه‌ای‌اش به عنوان مشاوربرنامه ریزی شهری، داستانی است که به آن خواهیم پرداخت. در این روایت، به داستان کامیلیا هررو رودریگز خواهیم پرداخت.

برنامه ریزی شهری

ما در مجموعه‌ی مصاحبه با معماران و شهرسازان کارآفرین، با دانش‌آموختگان برجسته‌ی این رشته‌ها که مسیر شغلی متفاوت‌تری نسبت به روند متداول جامعه دنبال کرده‌اند، آشنا می‌شویم. از افکار، نظرات، راه‌حل‌های عملی و ایده‌هایی برای موفقیت صحبت می‌کنیم؛ و می‌آموزیم که چگونه ایده‌ها را در زمینه‌ی معماری و شهرسازی و فراتر از آن در کارهای خلاقانه‌ی خود به‌کار‌ببریم. در ادامه با ما همراه باشید.

از روابط بین‌الملل به شهرسازی

من روابط بین‌الملل را در مقطع کارشناسی خواندم. و در طول تحصیلم، به محیط‌‌زیست و مسائل پیرامون پیمانِ‌کیوتو و بعداً توافق‌نامه پاریس علاقه‌مند شدم. در سال آخر، کارآموزی را در انستیتوی ملی بوم شناسی و تغییرات اقلیمی گذراندم. در بخشی که مشغول فعالیت بودم، بودجه حمل‌و‌نقل مکزیک ارزیابی می‌شد. برای من تعجب‌آور بود که در تخصیص بودجه‌، ۷۰ درصد برای اتومبیل و ۳۰ درصدِ باقیمانده برای هر چیز دیگری از جمله حمل و نقل عمومی، گردش عابر پیاده و دوچرخه سواری اختصاص داده شده بود.

من در طولِ فعالیتم، متوجه شدم که شهر‌ها سیستم‌هایی منفعل نیستند. مردم می‌توانند با تصورِ فرمِ دیگری از زندگیِ شهری و مطالبه‌هایی برای ایجاد تغییر، تجربه‌‌ی متفاوت‌تری برای خود خلق کنند.

دوچرخه سواری، کشف تغییر زندگی

نگاهِ من به تحرک‌شهری در طول دو سفرِ اخیرم به آمریکای‌شمالی، یکی به ایلینوی و دیگری به کِبِک تغییر کرد. در این دو سفر، دوستانم دوچرخه‌ای به من امانت داده بودند تا به راحتی به هر جای شهر سفر کنم. من در طول دوران زندگی‌ام در مکزیکوسیتی هرگز چنین تجربه‌ای نداشتم؛ شهری که دوچرخه سواری در آن محبوب نبود! وقتی کارشناسی را شروع کردم، دوچرخه‌ای برای خودم خریدم که با آن به دانشگاه می‌رفتم. به‌خاطر نزدیکی من به دانشگاه، چنین تصمیمی برای من یک مزیت به حساب می‌آمد. همچنین این یک اعتراض سیاسی هم بود؛ دوچرخه سواری در شهری که برای اتومبیل ساخته شده بود و به معنای واقعی کلمه، برای دوچرخه سوار کشنده بود! دوچرخه سواری برای من، راهی برای گرفتن سهمِ خودم از فضای شهریِ جایی بود که در آن زندگی می‌کردم.

فرصت‌هایی از طریق شبکه‌سازی

روز‌به‌روز علاقه من نسبت به دوچرخه سواری بیشتر می‌شد و با افرادِ فعالِ بیشتری در زمینه تحرک شهری آشنا می‌شدم. این آشنایی‌ها عمدتاً در توییتر که بیشترِ جنبش‌های شهری از طریقِ آن شکل می‌گرفت، اتفاق می‌افتاد. من در این روند با سازمان مردم نهاد Bicitekas در مکزیک آشنا شدم. این سازمان بخشی از جنبش دوچرخه‌سواری‌ای بود که از دهه ۸۰ آغاز شده است. زمانی که تصور غالب مردم این بود که دوچرخه‌سواری در شهر کاری غیرممکن است، آنها به سازماندهی چنین فعالیت‌هایی می‌پرداختند.

در طی یک کنفرانس، فرصتی پیدا کردم که با یکی از اعضای بنیانگذار Bicitekas گفتگو کنم. یک هفته بعد، او تماس گرفت که برای برگزاری ششمین مجمع جهانی دوچرخه‌سواری که سال بعد در مکزیکو سیتی برگزار می‌شود، به آنها ملحق شوم. من در حال اتمام دوره کارشناسی خود بودم و وقتم آزاد بود، با خوشحالی از این فرصت استفاده کردم.

مجمع جهانی دوچرخه در مکزیک

مجمع جهانی دوچرخه بزرگترین رویداد دوچرخه سواری در جهان است. این رویداد، به موضوعات تحرک پایدار و برنامه ریزی شهری می‌پردازد و شامل بحث‌ها، کارگاه‌ها و فعالیت‌های فرهنگی است. این گردهمایی که سالانه در سراسر شهر‌های آمریکای لاتین برگزار می‌شود، به‌دنبال حادثه ناگوار ۲۰۱۱ در شهر برزیل پایه‌گذاری شد. در آن حادثه یک راننده اتومبیل عمداً به حدود ۲۰ دوچرخه‌سوار برخورد کرده و آنها را به شدت مجروح کرد.

در طول برگزاری رویدادهای رسمی مجمع جهانی در بهارِ ۲۰۱۷، هماهنگی کمیته مشارکت و شهروندان برعهده من بود. من مسئولِ سازماندهی ۳۹ رویداد مشابه در مکزیک و خارج از کشور، ایجاد شبکه‌‌ای از فعالان جامعه مدنی و افزایش آگاهی در مورد انواع موضوعات تحرک شهری و نوآوری‌ها را بر عهده گرفتم. یکی از نکات قابل‌توجه در این مجمع، برنامه “شهردار دوچرخه” برای مکزیکوسیتی بود که برای هدایت ابتکارات و تغییر در تحرک پایدارِ داخل شهر، شکل گرفته بود.

کارشناسی ارشد در کشور دوچرخه ها!

فعالیت و همکاریِ من با مجمع، تاثیر زیادی در توسعه روابطم با فرادِ فعال در زمینه تحرک شهری داشت. با عمیق‌تر شدن این روابط، رشته شهرسازی را بیشتر شناختم و به آن علاقه‌مند شدم. بعد از این ماجراجویی‌ها، تصمیم گرفتم در رشته شهرسازی و تحرک شهری تخصص پیدا کنم. تکلیف مشخص بود، باید برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد اقدام می‌کردم. کشورِ مقصد برای من واضح بود: من می‌خواستم به هلند، کشور دوچرخه ها بروم تا درک عمیق‌تری از موفقیت آنها در تحرک پایدار بدست آورم و شیوه زندگی و دوچرخه سواری را از نزدیک تجربه کنم. من می‌خواستم از شهری که برای افراد دوچرخه سوار طراحی شده، یاد بگیرم. سرانجام کارشناسی ارشد را در جغرافیای شهری و اقتصادی در دانشگاه اوترخت انتخاب کردم. اوترخت شهری دانشجویی است که در آن، مردم روی دوچرخه خود حساب ویژه‌ای باز می‌کنند!

چگونه می توان بورس تحصیلی دریافت کرد

زمانی که به‌دنبال برنامه کارشناسی ارشد می‌گشتم، با بورسیه برای تحصیلات تکمیلی شورای ملی علم و فناوری، مواجه شدم. خوش‌شانس بودم که توانستم بورسیه‌ای را از این طریق، دریافت کنم. شهریه دانشگاه پرداخت شد و همچنین کمک هزینه‌ی سخاوتمندانه‌‌ای دریافت کردم که مطالعاتی در زمینه پایداری و انرژی انجام دهم.

متأسفانه، این بورس‌ تحصیلی دیگر در دسترس نیستند، اما توصیه من در مورد برنامه‌های بورس تحصیلی این است: باید به دقت بالایی زمانبندی‌ بورس‌های تحصیلی را بررسی کنید که همه مدارکِ لازم را به موقع برسانید. همچنین شفافیت در مورد آنچه که می‌خواهید، اهمیت زیادی دارد. داستان خود را برای کسی که مدارک شما را ارزیابی می‌کند قانع‌کننده جلوه دهید و از تمام استدلال‌های پشتیبان، استفاده‌کنید. من در برنامه خودم، سعی کردم نشان دهم که چطور تجارب آکادمیک، حرفه‌ای و شخصیِ زندگی‌ام حول پایداری، تحرک شهری و دوچرخه سواری می‌چرخد و اینکه چرا هلند بهترین مکان برای من در این زمینه است.

فعالیتهای اقلیمی و بازگشت به زادگاه

زمانی که در هلند بودم، جنبش‌های جدیدی برای اعتراض به وضعیت آب و هوا، در سراسر اروپا بوجود آمده‌بود. این جنبش‌ها حساسیتِ من به تغییرات اقلیمی و بحران جهانیِ محیط زیست را بیشتر کرد. در همان زمان بود که اهمیتِ پیدا کردن شغلی مرتبط با این زمینه برای من روشن‌تر ‌شد. من همچنین آرزو داشتم برای کشور خودم کار کنم: با آموختن از هلند، احساس کردم مهم است که به مکزیک برگردم و در آنجا کار کنم. من بورس تحصیلی قابل توجهی از مکزیک دریافت کرده بودم، بنابراین وقت آن رسیده بود که دِینم را ادا کنم.

توهم کارِ دولتی در شهرداری

برای پیدا کردن کاری در مکزیکوسیتی، با کسانی که می‌شناختم تماس گرفتم. سرانجام، شرایطی به‌واسطه یکی از دوستانم پیدا کردم و به عنوان معاونِ مدیرِ محیط‌ِزیست، در یکی از شهرداری‌های مکزیکوسیتی مشغول به کار شدم. من عمدتاً مسئول سرشماری درختان و چندین باغ شهرداری بودم. همچنین در زمینه‌های مربوط به زیرساخت‌های سبز و انتقال انرژی نقش داشتم.

من چیزهای زیادی آموختم، اما در مورد کارآیی و تأثیر این نوع کارها نیز ناامید و سرخورده شدم؛ در آمریکای لاتین، افرادِ واجد شرایط و حرفه‌ای در سطح فدرال کار می‌کنند و برای تغییر در برنامه ریزی شهری و زیست‌محیطی فشار می‌آورند، اما دولت‌های محلی بدون اینکه توجهی به تغییر داشته باشند، صرفاً مشغول مسائل بوروکراتیک هستند. من کمتر از یک سال در آنجا کار کردم، اما خیلی سریع فهمیدم جای من آنجا نیست! و نمی‌توانم بخشی از تغییری باشم که آرزو داشتم.

تبدیل شدن به مشاور حمل و نقل و برنامه ریزی شهری 

پس از ترک شغلم در شهرداری، یک بار دیگر برای یافتن کار با شبکه خودم (افرادی که با آنها ارتباط داشتم) تماس گرفتم. دوستانم همه برای کمک به من بسیج شده بودند. در نهایت من یک پروژه مشاوره کوتاه‌مدت سه ماهه برای انستیتوی سیاست حمل و نقل و برنامه ریزی شهری و توسعه مکزیک پیدا کردم که توسط بانک توسعه Interamerican ، برنامه حمل‌و‌نقل اپلیکشن Waze و شرکت vanpool تأمین شده بود. کار من مشاوره برای نوشتن توصیه‌های ایمنی در جهت استفاده از وسایل حمل‌و‌‌نقل مشترک در طول بیماری همه‌گیر Covid-19بود. من در حال تجربه فعالیت در پروژه‌ای هستم که آرزوی آن را داشتم و فکر می‌کنم این بخشی از راه صدساله‌ای است که باید طی شود. دوست دارم قبل از اینکه کار حرفه‌ای‌ام را در یک زمینه خاص تثبیت کنم، وقت خودم را مدیریت کنم و در پروژه‌هایی حضور داشته باشم که از انجام آنها لذت می‌برم. البته، نداشتن موقعیت پایدار با وضعیت عدم اطمینان همراه است و من باید مدام به‌دنبال پروژه‌هایی جدید باشم.

اهمیت شبکه سازی

من بیشتر فرصت‌های کاری‌ام را از طریق شبکه‌های شخصی پیدا کردم، اما معتقدم که عضویت در شبکه‌ای از متخصصان فعال، فراتر از یافتن فرصت‌های کاری است. یک شبکه کاملاً منظم، شما را در معرض ایده‌ها و پروژه‌های جدید قرار می‌دهد، به موضوعاتی علاقه‌مند می‌شوید که قبلاً حتی به آنها فکر هم نکرده‌ بودید. حضور در یک شبکه به شما کمک می‌کند که بدانید افراد چه تخصص‌هایی دارند، کجا فعالیت می‌کنند و در رابطه چه موضوعاتِ خاصی می‌توانید به چه کسی پیام دهید!


اگر این مطلب برایتان جالب بود بخوانید

شهر ۱۵ دقیقه ای؛ آرمان شهری با محوریت پیاده

آینده شغلی رشته معماری


منبع: allthingsurban.net

رضا دهقان


امتیاز ما

Leave A Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خروج از نسخه موبایل